داستان عجیب دو شخصیت کربلا:
🔺شبلی بن یزید اصبحی برادر خولی است و از کسانی که در آخرین لحظات برا تمام کردن کار در گودی قتلگاه رفت
حضرت فرمود برگرد شفاعتت با من؛ متحیر از آن مجروحِ مصیبت دیده ی کریم، برگشت و شد جزو شهیدان دشت کربلا
🔻صحاک بن عبدالله از یاران حسین ع بود منتها شرط کرد تا وقتی می مانم که امیدی به زنده ماندن هست.
در آخرین لحظات در حالی که امام غریب و تنها شده بود فرار کرد و رفت.
❌بودن در راه حق مهم است اما ماندن مهمتر❌
✨الهی ما را حسینی بمیران ✨
منبع: t.me/raefipourfans