شواهدی بر نوشته های پیشین

    {شواهدی بر نوشته های پیشین }

{سلسله نیاکان طریقه 

فقط پس از چند تماس و برخورد با درویشان خاکسار، این امر آشکارا جلب توجه می کند که آنان در هر مجال ممکن بر خصوصیات ایرانی، نه عربی خود تاکید می کنند. تاریخ و اصل و خاستگاه آنان، چنانکه در بین خود آن را بازگو می کنند، کاملا فرزند این روحیه است. شرح بسیار مفصلی از زبان یکی از مشایخ آنان عبارت است از : مغان ایران از قدیم منتظر ظهوری _ظهور پیامبری، چنانکه ما می گوییم_ در حجاز بودند. 👈یکی از آنان به نام روزبه راهی شد تا گواه این ظهور شود. او رنج بسیار برد، سرانجام مسیحی شد و به مدت هفت سال کشیش شد. آنگاه در جنگ به اسارت درآمد و به مقصد مدینه فروخته شد. پس از هجرت، در آنجا پیامبر را دید. او در وی نشانه های مورد انتظار را بازشناخت و مسلمان شد. محمد (صلوات الله علیه) و علی (علیه السلام) او را از سری ترین آموزه های خود آگاه کردند. نام روزبه از این پس در اسلام سلمان پارسی بود، نزد خاکساریه به علاوه او دارای نام سلطان محمود پاطلی (پاتیلی) نیز می باشد. اون بنیان گذار خاکساریه است. } (کتاب طریقه های شیعی ایران ص ۱۲۰ ریشارد گراملیش)

ریشارد گراملیش دانشمند آلمانی و شرق شناس و محقق برجسته در حیطه تصوف و عرفان اسلامی عضوی از انجمن عیسی (یسوعیان) یا همون ژوئیت های واتیکانی است. از وی حداقل دو اثر در حیطه تصوف و عرفان اسلامی به زبان فارسی ترجمه شده است. اثر طریقه های شیعی ایران که حاصل پژوهش های میدانی نویسنده در سال ۱۹۵۹ میلادی از وضعیت خانقاه ها و طرق صوفیه شیعه ایران نظیر ذهبیه و نعمت اللهیه و خاکساریه است. که کتابی است بسیار خواندنی. 

گراملیش بخش زیادی از اطلاعات این کتاب را نه از مطالعه کتب صوفیه معاصر بلکه از پرس و جوی عملی و نشست و برخاست با مشایخ طریقت های گوناگون و درویشان بدست آورده، نوع پژوهشی که جای آن در جامعه دانشگاهی ما بسیار خالی است.

پ ن: محققین حیطه انجمن های مخفی به خوبی از جایگاه قدرتمند انجمن یسوعیان در چارت مجامع مخفی غربی آگاهند. 

اما آنچه که به عنوان شاهدی بر نوشته های پیشین نقل شد این است که یکی از مشایخ خاکسار در صحبت خویش با گراملیش به درستی از این حقیقت سخن می گوید که گروهی از مغان ایرانی از دیرباز _در واقع پس از بدنیا آمدن حضرت عیسی روح الله که به نزدش رفتند._ منتظر آمدن ختم پیامبران و حضرت علی اعلی ایلی ایلیا بودند. و بر اساس نشانه ها از بدنیا آمدنش آگاه شدند. سلمان فارسی یک مغ بود که بر اساس روایات شیعی در زمان فوت خویش سنی بین سیصد الی ششصد سال داشته است. بنابراین زمانی که به رسول خدا صلوات الله علیه رسید بیش از دویست یا دویست و پنجاه سال از عمر وی می گذشت. 

شیخ مربوطه به درستی سخن از این حقیقت می نماید که سلمان بر خلاف آنچه که عده ای از عامه می پندارند یک شخص نبود. بلکه نماینده یک گروه باطنی از مغان بود. و اینبار بر خلاف دوران  عیسی روح الله که این گروه از مغان به دیدن حضرتش آمدند اما سر نسپاردند. اینبار جملگی  سر سپاردند و مسلمان شدند. 

 

منبع: کانال سلطان نصیر

این مطلب را نیز بخوانید

مغان شیعه کیستند ۳

{ مغان شیعه کیستند ۳ } 🔷مغان شیعی جعفری مذهب تا کنون در طریقه خاکساریه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *