عاشورا در وادی این موجودات ۱۴

عاشورا در وادی این موجودات ۱۴

{عالم الاسد ۷}

نکته۱۱: چهار دسته از شیران را در میان رودان مشاهده نمودید. شیردال ها، شیر اژدها (اژدر شیر)، شیردیو ها و شیر انسان نما. اما دسته پنجمی هم ظاهرا وجود داشته است به نام شیرماهی ها که دارای سری شیرمانند و بدنی ماهی مانند می باشند که نتوانستم تصویری از آن را پیدا نمایم. به فقرات زیر توجه نمایید : 👇

{Lion_ fish
شیر ماهی

پیکره ای با سر شیر و بدن ماهی ، نقش مایه ای است بر روی مهرهای بابلی کهن که مفهوم آن نامعلوم می باشد}(کتاب فرهنگنامه خدایان و دیوان و نمادهای بین النهرین صفحه )

این پنج دسته از شیران، ارتباطی به شیران عالم الاسد اصلانی ندارند. و احتمالا سه دسته شیران آراو و آرامو و آرسیا باید جزو همین شیرانی باشد که نگاره هایش در میان رودان وجود داشته است.

نکته ۱۲: فرشته موکل عالم الاسد بر طبق رساله اسدنامه، فرشته آریل می باشد.

نکته۱۳: لقب پهلوان محمود خوارزمی ملقب به پوریای ولی نیز در نزد جلالیان قتالی است.

نکته ۱۴: لقب حیدر نیز که برای امیرالمومنین علیه السلام بکار می رود معنی شیر و شیر خشمگین را می دهد.

نکته۱۵: در بعضی روایت ها حکایت هایی مربوط به برخورد ائمه اطهار (ع) با شیر نقل شده است. که یکی از این روایات به نظر به شیران اصلانی مرتبط است چند فقره از این روایات را اینجا نقل می نماییم:👇

{حارث همدان، که یکی ازاصحاب با وفای امیرالمؤمنین علی علیه السلام است، گوید: «روزی به همراه آن حضرت در بیرون یکی از محلّه های شهر کوفه قدم می زدیم که ناگهان شیری درّنده از دور نمایان شد و جلو آمد، پس ما راه را برای حرکت آن شیر باز کردیم. وقتی آن شیر نزدیک ما رسید، خود را در مقابل حضرت امیر علیه السلام خاضعانه روی زمین انداخت، در این هنگام حضرت علی علیه السلام خطاب به شیر کرد و فرمود: برگرد، حقّ ورود به شهر کوفه را نداری، همچنین پیام مرا به دیگر حیوانات درّنده نیز می رسانی که آنان هم حقّ ورود به این شهر را ندارند؛ و چنانچه بر خلاف دستور من عمل نمائید، خودم در بین شما حکم خواهم کرد. حارث همدانی گوید: تا زمانی که امام علی بن ابی طالب علیه السلام زنده بود، هیچ درّنده ای نزدیک شهر کوفه نمی آمد. موقعی که حضرت به شهادت رسید، زیاد بن أبیه، استاندار کوفه شد؛ و در آن موقع درّندگان از هر سو وارد کوفه و باغستان های آن شهر می شدند و ضمن این که خسارت وارد می کردند، به مردم هم، نیز حمله می کردند.} (منبع: شجره طوبی: ص ۳۳، مجلس ۱۲، هدایه الکبری: ص ۱۵۲، ص ۲٫)

حکایتی دیگر: 👇

{و نیز ابن شهر آشوب روایت کرده از ابوحازم عبدالغفار بن حسن که: وارد شد ابراهیم بن ادهم به کوفه و من با او بودم و در این ایام منصور بود و اتفاقا در آن ایام حضرت جعفر بن محمد علوی(ع) وارد کوفه گشت و چون بیرون شد از کوفه که به مدینه رجوع کند، مشایعت کردند آن حضرت را علما و اهل فضل از اهل کوفه و از جملهٔ کسانی که به مشایعت آن حضرت آمده بودند سفیان ثوری و ابراهیم ادهم بودند و آن اشخاصی که به مشایعت آمده بودند جلوتر از آن حضرت می رفتند که ناگاه به شیری برخوردند که در سر راه بود. ابراهیم ادهم به آن جماعت گفت: بایستید تا جعفر بن محمد (ع) بیاید ببینیم با این شیر چه می کند? پس حضرت تشریف آورد امر شیر را به میان آوردند، حضرت رو کرد به شیر و رفت تا به او رسید، گوش او را گرفت و او را از راه دور کرد، آن گاه رو کرد به آن جماعت و فرمود: آگاه باشید! اگر مردم اطاعت می کردند خدا را حق طاعت خدا، هر آینه بار می کردند بر شیر بارهای خود را.
فقیر (شیخ عباس قمی) گوید: که ظاهرا در این فرمایش حضرت تعریض باشد به ابراهیم ادهم و سفیان ثوری (هر دو از زاهدین منسوب به طایفه صوفیه هستند) و امثال ایشان }(منتهی الآمال ذکر امام ناطق جعفر صادق علیه السلام)

نکته: تا اینجا دو حکایت یاد شده را می توانیم حمل بر ظاهر نماییم و بگوییم که این شیران، شیران وحشی بودند و ارتباطی به شیران اصلانی نداشتند. اما حال به حکایت زیر از حضرت باب الحوائج امام موسی کاظم علیه السلام توجه فرمایید: 👇

{حمید طوسی می‏گوید: هارون ‏الرشید ما را فرستاد تا حضرت موسی بن جعفر علیه‏ السلام را به قتل برسانیم. من وارد زندان شدم. آن موقع وقت نماز پیشین بود و آن حضرت نماز بجای می‏آورد. ناگهان بر جانب راست و چپ آن حضرت، دو شیر وحشی را دیدم. بسیار متعجب و ترسان گردیده و بازگشتم و جریان را برای هارون ‏الرشید گفتم. هارون حرف مرا باور نکرد و چند نفر از معتمدانش را با من فرستاد. وقتی نزد موسی بن جعفر علیه ‏السلام رفتیم آن شیرها را دیدیم که آنجا ایستاده بودند و قصد حمله به ما را نمودند. ما سریع بازگشتیم و به هارون ‏الرشید خبر دادیم. او سوگند خورد که: اگر شما کسی را بر این قضیه مطلع بکنید، شما را عذاب خواهم کرد.» }

ادامه دارد …

منبع:eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

باز سپید ۴

 باز سپید ۴  مجوعه ای از شباهت هایی که بین بعضی آداب و رسوم و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *