فرزندان شیخ صفی‌الدین ۲

روزی که فرزندان شیخ صفی‌الدین ایران را یکپارچه کردند /۲

🔸برای درک بهتر و شیواتر از تاریخ معاصر کشور باید مسائل و موارد متعددی را در نظر داشت. صفویه نه زاده یک روز و دو روز، بلکه زاده یک حرکت بنیادین بود که پس از ده‌ها سال و عبور از چندین نسل توانست زمام امور را به دست بگیرد. یکی از دلایل عمده دوام صفویه هم همین زیرساخت‌های تاریخی و نگاه بلندمدت آن بود. اگر تاریخ درگذشت شیخ صفی‌الدین اردبیلی را به سال ۷۳۵ درنظر بگیریم، به خوبی از دوران پرآشوبی که او در آن زندگی کرده آگاهی پیدا می‌کنیم، آشوبی که باعث شد تا خانقاه‌نشینی در ایران رشد پیدا کند و تا جایی که حتی اجداد نگارنده هم پس از پراکنده شدن در همین دوران، این سنت را برگزیدند.

🔸اینکه عده‌ای ایراد وارد می‌کنند که شیخ صفی‌الدین خودش اهل تسنن بود، این درست است اما او یک شافعی مذهب‌ بود، اما فرزند و نوادگانش در همین خانقاهی که از جد خود به ارث برده بودند، آرام آرام رشته تسبیخی را چیدند که خروجی بسیار بزرگی برای ایران داشت. عبور از سنت و رسیدن به تشیع در نزد فرزندان شیخ‌ صفی‌الدین به هر دلیلی که صورت گرفته باشد، یک تغییر عمیق و راهبردی است که امروز موتور محرکه و پایه قدرت ایرانِ ما است و باید به شدت از آن مراقبت کرد. در دوره پرآشوب قرن‌های هشتم و نهم هجری در حوزه تمدنی ایران اتفاقات بسیاری افتاده بود و همه مردم انتظار یک حکومت قدرتمند و متمرکز را می‌کشیدند.

🔸نکته‌ای را را اینجا عرض کنم و آن هم نقش طریقت و تصوف در حفظ فرهنگ و اندیشه ایرانی است. اجداد من تا اواخر قرن چهارم هجری قمری و اوایل قرن پنجم زرتشتی بودند. اما در این سال‌ها به دست فناخسرو، عضدالدوله دیلمی مسلمان و شیعه شدند و شیعه ماندند و تلاش بسیاری برای تبلیغ تشیع کردند. یعنی تشیع پس از آل بویه در ایران از بین نرفت و در مناطق مختلف به صورت حکومت‌های محلی و هر وقت هم که فرصت می‌شد، به صورت مذهب رسمی کشور خود را نشان می‌داد. مثلا وقتی غازان خان مغول شیعه شد، باید گفت که حتما این مذهب در ایران پیروان قابل توجهی داشته که چنین شده است.

🔸قرار نیست اینجا درس تاریخ بدهم و اصلا اهلیت این مساله را هم ندارم، اما اجازه بدهید نکاتی را که می‌دانم عرض کنم. تا زمان حمله مغول به ایران حدود از نیمی از جمعیت ایران هنوز زرتشتی بودند. اهل سنت در اکثریت بودند و شیعیان هم اقلیتی بیش نبودند. دلیل در اقلیت بودن شیعیان نیز مشخص است، وجود خلیفه عباسی در بغداد که همواره تلاش می‌کرد به عنوان تایید‌کننده حکام و سلاطین در گوشه و کنار ایران عمل کند. با نابودی خلافت عباسی و برچیده شدن بساط خلیفه‌گری عملا راه برای گرویدن مردم به تشیع بیشتر شد. در حالی که اهل سنت بیشتر در شهرها ساکن بودند و زرتشتی‌ها در روستاها با از بین رفتن خلیفه اول از همه روستائیان ایران شیعه شدند، یعنی همان دهقان‌ها.

🔸به همین دلیل وقتی حکومتی مانند قراقویونلو تشکیل می‌شود مذهب رسمی حکومتش شیعه است، یعنی اساس و پایه شیعه در حوزه قلمروی این سلسله وجود داشته است. به همین دلیل من با نظر آنهایی که مدعی هستند شاه اسماعیل برای رسمیت دادن مذهب شیعه در کشور کشتار بسیار کرد و در تبریز دست به کشتار زد، مخالف هستم. علاوه بر ایلات ترکمان یا همان قزلباشی که سجاده‌نشین صفوی را به عنوان ستون خیمه ارتشش همراهی می‌کردند و شیعه بودند تا آن روز بسیاری از مردم هم شیعه‌مذهب شده بودند. هر چه بود و هست، شیعه‌گری با صفویان بیشتر نجد ایران را در بر گرفت و باعث شد تا ایران با یک هویت مستقل در برابر همسایگان خود قد علم کند. این هویت که حالا هر کسی هر چه می‌خواهد نامش را بگذارد برای ما مهم است.

🔸امروز دشمنان ایران در تلاش هستند تا میان هویت ملی و مذهبی ما جدایی انداخته و کار خود را کنند، این ما هستیم که باید دو دستی این میراث گران‌سنگ و باارزش را دو دستی حفظ کنیم. انشالله در مورد مسائل هویتی و جنگ هویتی که غرب و صهیونیسم بین‌الملل با ما راه انداخته‌اند بیشتر خواهم نوشت و خواهم گفت که چگونه ما با مقاومتی تاریخی، تاریخ جهان را عوض کردیم. خیلی‌ها این مسائل را نمی‌بینند و مرعوب تبلیغات دروغین رسانه‌های غربی شده‌اند. این یک حقیقت است که ما با مقاومت در برابر عثمانی‌ها یک فرهنگ و تاریخ پرافتخار ایرانی را نجات دادیم و با مقاومت در برابر امپریالیسم امریکا برای ایجاد حکومت تک‌قطبی دنیا را نجات دادیم. این مبارزه ادامه دارد، هر چند که ما همین الان هم پیروز میدان هستیم، اما تا پیروزی نهایی یکی دو نبرد سخت دیگر داریم.

منبع:eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

شهید فواد شکر (حاج محسن)

جایزه پنج میلیون دلاری برای فواد شکر (حاج محسن) بخونید این چند اسلایدو و ببینید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *