مردی پنج سکه به قاضی شهر داد تا در محکمه ی روز بعد به نفع او رأی صادر کند.!
ولی در روز مقرر، قاضی خلاف وعده کرد و به نفع دیگری رأی داد.!
مرد، برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت : « مگر من دیروز شما را به پنج تن آل عبا قسم ندادم که حق با من است؟!»
قاضی پاسخ داد : « چرا… و لیکن پس از تو، شخص دیگری مرا به چهارده معصوم سوگند داد!!
برچسب هاداستان قاضی و پنج تن آل عبا داستان قاضی و پنج سکه داستان قاضی و چهارده معصوم
این مطلب را نیز بخوانید
همه به کسی نیاز دارن که درکشون کنه
✍️ همه به کسی نیاز دارن که درکشون کنه 🔹 کشاورزی تعدادی بزغاله داشت و …