پوستش را بکنید!

ای دادار جهان استومند!ای اشون!

کجاست جای کسی که خود به تنهایی،مردهای را به دخمه برد؟

اهورامزدا پاسخ داد:

جای چنین کسی،بی آب و گیاه ترین و تهی ترین و خشک ترین جای این زمین است که رمه های و گله ها کمتر از آن بگذرند؛

که آتش – پسر اهوره مزدا!_ در آن کمتر بر افروخته شود؛ که دسته های برسم ویژه ایین کمتر بدان جا برده شود؛ که مردم اشون کمتر از آن جا بگذرد.

ای دادار جهان استومند! ای اشون!

چه اندازه دور از آتش؟

چه اندازه دور از آب؟

چه اندازه دور از دسته های برسم ویژه آیین؟

چه اندازه دور از مردم اشون؟

اهوره مزدا پاسخ داد:

سی گام دور از آتش.

سی گام دور از آب.

سی گام دور از دسته های برسم ویژه آیین.

سه گام دور از مردم اشون.

مزدا پرستان باید گرداگرد آن جا چینه ای بر آورند و در درون آن، او را خوراک و جامعه دهند: ناگوارترین خوراک و فرسوده ترین جامه؛ خوراکی ناچیز و تن پوشی اندک مایه.

آنگاه او را در آن جا رها کنند که بزید تا به روزگار پیری یا فرسودگی یا فرتوتی برسد.

هنگامی که به روزگار پیری یا فرتوتی رسید،مزدا پرستان باید مردی توانا و زورمند و چیره دست را فرمان دهند تا بر سر کوه، پوست از تن وی برکشد و سر از تن او برگیرد. آنگاه مردار او را نزد آزمندترین آفریدگان مردارخوار اهوره مزدا، نزد غرابان آزمند بیفگنند و این سخنان را بخوانند:

مردی که در این جاست، از همه اندیشه ها و گفتارها و کردارهای اهریمنی خویش پشیمان شده است.اگر کردار اهریمنی دیگری از او سرزده باشد، در آیین پتت ویژه او بخشوده شده است ؛اما اگر هیچ کردار اهریمنی دیگری از او سر نزده باشد، بدین پشیمانی خویش،جاودانه بخشوده و آمرزیده است.

منبع:اوستا،وندیداد،فرگرد سوم،بخش سوم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 3 =