{آرمیلوس ۴}
{سپس فرشته ای ظاهر می شود و خود را میکائیل و هم متاترون معرفی می کند ۳ (این دو نام در سلسله مراتب فرشتگان نام فرشتگانی برجسته و مهم اند). فرشته مزبور بعضی از رویدادهای مربوط به پایان جهان را بر زروبابل فاش می کند. حفضیبه۴، مادر ماشیح داودی، با چماقی که خدا به آدم داده بود پادشاهان شیطان صفت 👈یمن ۵و انطاکیه۶ را می کشد. پنج سال بعد، نحمیا بن هوشیل۷ که ماشیحی از خاندان یوسف است. ۸ به حفضیبه ملحق می شود. نام نحمیا بن هوشیل قبل از سفر زروبابل در هیچ کتاب دیگری نیامده است. نحمیا بنی اسرائیل را متحد می کند. سپس پادشاه پارس موسوم به شیروی [احتمالا شکل دیگری از نام پارسی شیرویه» ] به آنان 👈حمله می کند، ولی حفضیبه او را هم می کشد.
سپس زروبابل اطلاعاتی درباره نقش رُم در درام اخروی کسب می کند. فرشته همراه زروبابل او را به «خانه ای بدنام که ویژه عیاشی است» می برد. به نظر می رسد آنجا یک کلیسا باشد. آنگاه فرشته مجسمه سنگی زیبایی از یک باکره را به زروبابل نشان می دهد. این باکره توسط شیطان باردار می شود و فرزندی به نام آرمیلوس می زاید که دشمن اخروی یهودیان است. آرمیلوس نحمیا (ماشیح یوسف) را می کشد و پس از آن، ماشیح داود همراه با ایلیای نبی وارد صحنه می شوند ونحمیا را به زندگی باز می گردانند. آنگاه، به کمک حفضیبه و نحمیا، و در همان زمان که مردگان دوباره زنده می شوند، رستگاری را برای یهودیان به ارمغان می آورند.}
پ ن ۳: در متون یهودیت و مسیحیت متاترون جز فرشتگان رده بالا قرار دارد. بنده هم متاترون را فرشته می دانم. متاترون همان میططرون متون علوم غریبه در تمدن اسلامی است که از تمدن های پیشین وارد حوزه علوم خفیه اسلامی شده است. آنچه برای بنده مسلم است این است که متاترون غیر از میکائیل است. اما در متون قبالایی و مسیحی گاه متاترون و میکائیل یکی فرض شده اند. که بنده این اینهمانی را نمی پذیرم. ان شاالله اگر بشود در دروسی جداگانه مفصل به آن بپردازم. (برای گفته های خویش دلایلی دارم که آنجا ارائه خواهم کرد) همین اشتباه اینهمان بودن میکائیل و متاترون که زروبابل مدعی است. نشان از غلط بودن مکاشفه وی دارد. در روایات داریم: 👇
《وَجَدْتُ بِخَطِّ جَبْرَئِیلَ بْنِ أَحْمَدَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زُرَارَهَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِی عَنْ حَمْزَهَ أَ یَزْعُمُ أَنَّ أَبِی یَأْتِیهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ کَذَبَ وَ اللَّهِ مَا یَأْتِیهِ إِلَّا الْمُتَکَوِّنُ إِنَّ إِبْلِیسَ سَلَّطَ شَیْطَاناً یُقَالُ لَهُ الْمُتَکَوِّنُ یَأْتِی النَّاسَ فِی أَیِّ صُورَهٍ شَاءَ إِنْ شَاءَ فِی صُورَهٍ صَغِیرَهٍ وَ إِنْ شَاءَ فِی صُورَهٍ کَبِیرَهٍ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَجِیءَ فِی صُورَهِ أَبِی علیه السلام= زراره گوید: امام صادق علیه السّلام فرمودند: بمن بگو حمزه گمان می کند که پدرم بر او ظاهر می گردد، گفتم آرى او چنین عقیدهاى دارد و می گوید: من پدر شما را مشاهده می کنم امام علیه السّلام فرمود: او دروغ می گوید و پدرم بر او ظاهر نمی گردد.
ابلیس یک شیطانى دارد که او را متکون می گویند او به هر صورتى ظاهر می شود، گاهى در صورت هاى کوچک و گاهى بزرگ دیده می شود، به خداوند سوگند او هرگز توانائى ندارد در چهره پدرم در آید و خود را به کسى نشان دهد.》(بحار الانوار ج۶۹ ص۲۱۴)
همانگونه که ملاحظه نمودید شیطانی وجود دارد که متکون نام دارد و خود را به جای مقدسین به افراد در خواب و رویا و مکاشفات معرفی می نماید. وی نمی تواند به چهره مقدسین درآید اما می تواند خود را به جای آنان معرفی نماید. در مورد زروبابل نیز می تواند ماجرا بدین گونه باشد که این شیطان یا اعوان و انصارش خود را به جای میکائیل علیه السلام معرفی نموده باشند. اما با اینحال این به معنای این نیست که مکاشفات وی فاقد اهمیت است. به نظر بنده هر چند که مکاشفات وی کاملا قابل قبول نیست اما خالی از حقیقت نیز نیست. و یک آگاهی شیطانی و تاریک برای شناخت بهتر دجال (ماشیح داود) و یارانش(ماشیح یوسف و حفضیبه) و مقابله کنندگان با وی از دید جهودان می باشد.
منبع: eitaa.com/soltannasir