ال علیون= علی اعلی – بیت حسدا _خانه زحمت_

    { ال علیون= علی اعلی }

در کتاب تورات و سایر بخش های تنخ یکی از نام هایی که خداوند بدان نامیده شده ال علیون است. صورت نگارش آن در عبری بدین گونه אל עליון است. معنی تحت اللفظیش می شود خداوند بلند مرتبه. این نام نخستین بار در سفر پیدایش (کتاب اول تورات) بکار رفته است. جایی که حضرت ابراهیم خلیل الله با ملکی صِدِق شاه سرزمین شالم دیدار می نماید.

{ و ملکی صدق پادشاه شالم که کاهن ال علیون (خداوند بلند مرتبه) بود نان و شراب آورد. ۱۸ (اَورام را) برکت نموده گفت: اَورام(ابراهیم) از جانب ال علیون خریدار (مالک) آسمان ها و زمین متبارک باد. ۱۹ و متبارک هست ال علیون که دشمنانت را به دستت تسلیم کرد. آورام (ابراهیم)
از همه چیز ده به یک به او داد. ۲۰ } (تورات، سفر پیدایش فصل چهاردهم آیات ۱۸ الی ۲۰)

پ ن۱ : اکثر محققین سرزمین شالم که ملکی صدق شاه آن بود را یروشالیم یا همان بیت المقدس می دانند.

پ ن ۲: ترجمه تحت اللفظی واژه קנה در آیه ۱۹ می شود. خریدار که در اکثر تراجم مالک ترجمه شده بود. بنده ترجیح دادم در هنگام ترجمه آیه از عبری ترجمه دقیق را بنویسم و سپس معنای اصطلاحی را بنویسم. زیرا به نظر واژه خریدار آسمان ها و زمین در اینجا بی معنی می آید.

نکته : ملکی صدق شاه کاهن(موبد) است. و ابراهیم خلیل الله را برکت می دهد و ابراهیم عشر مال خویش را به وی تقدیم می نماید. در تورات کنونی به داستان حضرات خضر و موسی اشاره نشده است. موسی کلیم الله با وجود شرف نبوت و مقام کلیم اللهی برای تعلیم علوم لدنی به نزد خضر حقیقت رهسپار شد. در یهودیت رابطه ابراهیم خلیل الله و ملکی صدق را مشابه رابطه موسی و خضر در قرآن می دانند. که ابراهیم خلیل الله با وجود شرافت نبوت  توسط ملکی صدق برکت داده می شود. و ابراهیم خلیل عشر مال خویش را تقدیم وی می نماید. این نیز خود نکته ای است. و اینکه کاهن علی اعلی عشر مال ابراهیم خلیل را دریافت می کند. نظیر این قانون الهی را در تورات و حتی دین مبین اسلام می بینیم. در تورات فعلی بنی اسرائیل موظف بودند که عشر مال خویش را تقدیم فرزندان هارون (صنف کاهنان) نمایند. در اسلام و مذهب جعفری نیز که قانون خمس وجود دارد نیمی از آن یعنی یک دهم کل مال متعلق به امامان شیعه است که از  نسل اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب هستند که برای رسول الله صلوات الله علیه به مثابه هارون نبی برای موسی کلیم الله بودند.
پس این‌ سنت کاهنی و عشر متعلق به آنان یک سنت کهن الهی است.

اما اکثر محققین ال علیون را _به صورت تحت اللفظی_ الله اعلی و خداوند اعلی، ترجمه نموده اند. فقیر را نظر بر این است که معادل ال علیون در متون روایی شیعی نام واژه علی اعلی است.

به دو نمونه زیر توجه نمایید: 👇

در حدیث کسا آنجا که پنج تن آل عبا در زیر کسا جمع شده اند. آنگاه که جبرئیل (ال گیبور) حاضر می شود.

{ فَقالَ جِبْرآئیلُ یا رَبِّ، اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَهْبِطَ اِلَی الْأَرْضِ لِأَکُونَ مَعَهُمْ سادِساً، فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ، فَهَبَطَ الْأَمینُ جِبْرآئیلُ، وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ، الْعَلِیُ الْأَعْلی یُقْرِئُکَ السَّلامَ، وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّهِ وَالْإِکْرامِ، وَیَقُولُ لَکَ وَعِزَّتی وَجَلالی اِنّی ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِیَّهً، وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً، وَلا قَمَراً مُنیراً، وَلا شَمْساً مُضیئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ، وَلا بَحْراً یَجْری، وَلا فُلْکاً یَسْری، اِلاَّ لِأَجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ، وَقَدْ اَذِنَ لی اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ، فَهَلْ تَاْذَنُ لی یا رَسُولَ اللَّهِ، فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْیِ اللَّهِ، اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ، فَدَخَلَ جِبْرآئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِسآءِ، فَقالَ لِأَبی اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحی اِلَیْکُمْ یَقُولُ: اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً=جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن می‌دهی که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آری به تو اذن دادم پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا، (پروردگار) علی اعلی سلامت می‌رساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و می‌فرماید: به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم می‌دهی؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام ای امین وحی خدا …}

{جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن می‌دهی که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آری به تو اذن دادم پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا،  علی اعلی سلامت می‌رساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و می‌فرماید: به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم می‌دهی؟ رسول خدا(ص) فرمود و بر تو باد سلام ای امین وحی خدا آری به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر کساء شد و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوی شما وحی کرده و می‌فرماید: (حقیقت این است که خدا می‌خواهد پلیدی (و ناپاکی) را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگی کامل)}

نکته: این فقره از حدیث کسا را به تمامی نقل نمودم. تا توجه خواننده گرامی را بدین نکته جلب نمایم که در تورات در داستان ابراهیم خلیل ال علیون مالک آسمانها و زمین است. بعضی از خاخام های یهود  بنا براین فقره از تورات اعتقاد بر این دارند که ال علیون نامی است که مالکیت  آسمانها و زمین متعلق به این نام است. در حدیث کسا نیز علی اعلی (ال علیون) آفریننده آسمان ها و زمین و.. است. و در اعتقاد عرفای شیعه حضرت امام علی بن ابی طالب علیه السلام مظهر اتم و اکمل این اسم می باشند و تو گویی خود این اسم می باشند. از این نام (علی) بعضا با عنوان حقیقت علویه و ولویه یاد شده است. ولایت کلیه الهیه از دریچه این نام (علی، علی اعلی) بر موجودات ملک و ملکوت عرضه شده است. هر که بدان ایمان آورد سعید و آنکه منکر آن شد شقی است. هر ولی از آن جهت که ولی است علی است. جمله انبیای الهی چون به غیر از نبی، ولی هم می باشند پس علی هستند.

روایت دوم: 👇

{فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَهُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَ اللّه الْعَلِیُّ الاْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَ اَدّبْتُهُ باَدَبی وَ وَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی. فاطمه بنت اسد می گوید: پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: ای فاطمه [او را] به نام علی نام گذاری کن! پس او علی است و الله علیّ اَعْلی  می گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگی های علم خود آگاه ساختم.(منبع: بحارالانوار، ج۳۵، ص۹)

نکته۱: نام واژه الله علی اعلی معادل نام واژه الوهیم ال علیون در کتب عبرانی است.

نکته ۲: نام واژه(الله علی اعلی) نشان می دهد که معادل الله برای کلمه ال در نام واژه ال علیون صحیح نمی باشد. و نظر ما مبنی بر اینکه نام واژه ال علیون معادل علی اعلی است صحیح می باشد زیرا اگر ال را در اینجا (الوهیم ال علیون) معادل الله بدانیم آنگاه الوهیم را معادل چه بدانیم؟!
ترجمه تحت اللفظی الوهیم می شود خدایان. خاخام های یهود آن را به جمیع قدرت های خداوند ترجمه  می نمایند. و اسامی ۷۲ گانه خداوند در نزد یهودیان جمیع قدرت های وی می باشند که الوهیم آنها را در خود جمع کرده است.
بعضی از ادیبان و متکلمین و حتی عارفین مسلمان نیز اسم الله را اسم جامع جمیع اسما حسنی و صفات خداوند می دانند. پس الوهیم در اعتقاد یهودیان به نام واژه الله در نزد مسلمین شباهت دارد. در پایان این بخش ذکر این نکته خالی از لطف نیست که یک سر این ماجرا به اساطیر نیز می رسد. که بنا به بعضی ملاحظات ترجیح می دهم فعلا از نقل آن خودداری نمایم.

اما در مزامیر منسوب به حضرت داود خلیفه الله  در مزمور ۷۸ آیه ۳۵ چنین آمده است: 👇

{و به یادآوردند که الوهیم (الله) صخره ایشان است و ال علیون (علی اعلی) 👈ولی ایشان است}(ترجمه انجمن کلیمیان)

دانشمندان دین شناس عمدتا این فقره از مزامیر را دلیل بر این می دانند که الوهیم و ال علیون دو خدای مجزا از یکدیگر می باشند!
گروهی از خاخام های یهودی این فقره از مزامیر را اینگونه تفسیر می نمایند که التجای بنی اسرائیل به دو اسم از اسما مختلف الهی بوده است. یکی اسم الوهیم که چون صخره برای بنی اسرائیل بوده و دیگر اسم ال علیون (علی اعلی) ولی ایشان بوده است.
اما ما در حالی که تفسیر خاخام های یهودی را از جهتی درست می دانیم. اما ال علیون (علی اعلی) را که در اینجا بنی اسرائیل وی را ولی خود می دانند را حضرت اسدالله غالب علی بن ابی طالب علیه السلام نیز می دانیم. که ولی و سرپرست هر مومنی از پیش از هبوط آدم صفی الله تا قیام قیامت است و این فقره از مزامیر نشان می دهد بنی اسرائیل حضرت را می شناختند. 

{بیت حسدا (خانه زحمت)

اورشلیم را فعلا دو حوض است که یکی را بیت حسدا و دیگری را بر حسب قول تقلیدین حوض اسرائیل می دانند اما دویمی همان چشمه 《ام الدرج》 می باشد و بسیاری بر آنند که موضع و معجزه که در یوحنا ۵: ۹_۲ مذکور است همانجا می باشد و باید دانست که حوض بیت حسدا بواسطه خواصی طبیعی و شفای امراضی بسیار معروف بوده مردم از هر طرف برای شفای امراضی به آنجا می رفتند و در اطراف آن در حوض بر صفه هائی که برای همین کار ساخته بودند بانتظار حرکت کردن آب می ایستادند.
اما در خصوص اینکه چرا این آب سبب شفای امراضی می شد اختلافات بسیار است و مشهورترین رای ها این است که قوه یا از طبیعت و یا از جهت موادی بود که در آب می ریختند. بعضی بر آنند که این مطلب نتیجه خون قربانی بود
که در آن می ریختند و دیگران بر اینکه نتیجه چشمه شوری است که در ته چشمه مذکور واقع بود و یکی از مولفین بر آنست که این مطلب موهوم و بی اصل بوده است لکن رأی صحیح و قول درست آنست که نتیجه معجزه و حرکت آب علامت آن بود که در چه وقت معین مریضان را باید در آنجا انداخت. }(قاموس کتاب مقدس صص ۱۹۷ و ۱۹۸)

 

منبع: کانال سلطان نصیر

این مطلب را نیز بخوانید

کمربند حضرت سلیمان ۳

     {شواهدی بر نوشته های پیشین ۴}          { کمربند حضرت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *