انجمن مخفی دیر صهیون۵
{منطقه رنس لچاتو بخاطر وجود پدر سانیر تبدیل به یک جاذبه توریستی بسیار بزرگی شده است رازهای دیگری هم هستند که توریستها را بخود جذب کرده است مانند:
•آیا ماری مگدلنا در این منطقه زندگی میکرد و آنجا مدفون شده است؟
•آیا مسیح با او اینجا زندگی میکرده و او نیز اینجا مدفون شده است؟
•آیا گنج شوالیه های تمپلار آنجاست و سانیر آنرا پیدا کرد؟
پییر پلانتارد در اسناد موجود، دیر صهیون را به رنس لچاتو متصل کرد اما اگر اینها قلابی بودند نمی توانید خیلی به آن معنی و مفهوم دهید.
تنها اتصالی که من میتوانم با انجمن صهیون در رابطه با شوالیه های تمپلار پیدا کنم، کنترل کردن این منطقه در آن زمان بود. سپس بعد از واقعه قطع نارون اساسا به دو انجمن نقسیم شد. برخی فرض میکنند که تمپلارها مشغول توسعه ثروت و دارایی شان شدند درحالیکه انجمن صهیون بیشتر “بطور مصنوعی” عملکرد ترکیبی اصیل خود را دنبال کرد اگرچه کسی بطور قطع نمیداند. معمای رنس لچاتو هم اکنون در خفا می ماند.
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
مطمئنا بشر تمایل زیادی به داشتن رازها دارد بالاخره یک فیلم پلیسی و راه حل نهائی اش ژانر کتابهای تعلیق را بوجود آورد، که مشتاقانه در سراسر دنیا خوانده میشود. وقتی عوام الناس در معرض زندگی واقعی فیلم یا کتاب پلیسی قرار میگیرند آنرا می بلعند. این همان چیزی است که در پیرامون دنیا در حال وقوع است. از راز پدر برنگر سانیر و رنس لچاتو گرفته تا کلیسای کوچک راسلین نزدیک ادینبورگ اسکاتلند، با کارهای هنری بسیار زیبای تمپلارها همراه با کدهایی که در کارهای هنری لئوناردو داوینچی و کلیساها و کلیساهای بزرگ سراسر اروپا وجود دارد، دان براون و دیگر نویسندگان یکی از بزرگترین مباحث مدرن روز را ایجاد کرده اند… مبحثی که باعث شده کل کره زمین را تشنه تر کند، مادر بزرگم به گفتن تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها عادت داشت، یعنی ما مطمئنا آتشی که دیر صهیون به آن جرقه زد را پیدا خواهیم کرد. قبلا اشاره کردم، آنچه که بررسی تمام این انجمن ها و دانشی که نگاه میدارند را بسیار مشکل میسازد این است که انشعابات بسیاری از گروه اصلی در طی سالها پدیدار شده است که این انجمن ها یکدیگر را می پوشانند. دیر صهیون، شوالیه های تمپلار، کاترها، رزیکروشن ها، فراماسون ها همه به هم مرتبط هستند درحقیقت شما نمونه هایی از اعضای این سازمان ها را می بینید که بارها و بارها با یکدیگر در تماس و تعامل هستند.
استادان بزرگ دیر صهیون با انجمن های ذکر شده تا حد بسیار زیادی مرتبط بودند.به عنوان مثال فهمیدم که رابرت فلاد منبع تفکر سری بود و گفته میشود یکی از مسئول ترین هایی است که رزیکروشن گرایی را به انگلیس آورد. رابرت بویل و ایزاک نیوتن هر دو بسیار درگیر کیمیاگری و در ضمن مردانی متعهد بودند.چارلز رادکلیف “مراسم اسکاتلندی” فراماسونی را توسعه بخشید او دوست صمیمی آندره رمسی و نیز دوست نزدیک نیوتن محسوب میشد. چارلز دولورین اولین پادشاه اروپائی بود که ماسون نشد. چارلز نودیر مربی ویکتور هوگو، آنر بالزاک و عده ای دیگر از سنت های محرمانه و سحر آمیز استفاده میکردند کلود دبوسی عضوی سازنده در دایره نماد پردازان بود که اسکار وایلد، دبلیو.بی.ییتس و مارسل پراست اعضای آن بودند. ژان کاکیتی با گروه کاتولیک های سلطنت طلب در ارتباط بود. نوآرایی او در کلیساها مضامین رزیکروشن را منعکس می کرد. تک تک این افراد نه تنها اساتید بزرگ دیر صهیون بودند بلکه با فلسفه های محرمانه و انجمن هایی که آنها ترویج میکردند (رزیکروشن ها، فراماسونی و…)در ارتباط بودند.
از اینکه امروزه وجود دیر صهیون مانند همان گروهی باشد که پییر پلانتارد ارائه داد اطمینان ندارم. اهداف یا عملکردهای آنان ممکن است هنوز وابسته به برخی دیگر سازمان ها یا انجمن های سری باشد.اما من باور دارم که اعضایش تقریبا در سال ۱۶۱۷ جذب یسوعین شدند.اگر دیر تا امروز باقی مانده است مطمئنا می بایست به عنوان یکی از سری ترین فرقه هایی که هنوز احتمالا تحت اسمی متفاوت کار میکند جدا شده باشد.} (کتاب انجمن های سری سیلویا براون صفحات ۱۰۷ الی ۱۲۱)
ادامه دارد …
منبع:eitaa.com/soltannasir