{دین مردمان کارتاژ ۶}
{ این فرضیه دوسو Dussaud شاید با قربانی الیسا – دیدو Elisa – Dido، که این مراسم از آنجا ناشی می شد، پیوستگی داشته باشد. بر اساس تشابهات جالب توجه با متون اوگاریت، دوسو، اظهار عقیده کرده است که تقدیم جان، باعث :point_left:جوان ساختن ۱ و تقویت خدایی می شد که، قربانی به او اهدا می گردید و در عین حال، او را به تقدیم کننده قربانی مربوط می ساخت. عقیده مبنی بر تقدیم نخستین میوه ها به خداوند، خواه انسانی، حیوانی یا گیاهی، نمونه ای از مراسم باستانی در خاورمیانه است. چنان که این مطلب از تورات مستفاد می شود.
قربانی کردن کودکان، اگرچه بسیار گسترده و دارای ویژگی خاص بود، تنها مراسم قربانی به شمار نمی رفت. دلایل روشنی نیز درباره قربانی های افراد بالغ و نیز بیگانگان و دشمنان در دست است هنگامی که هانیبال، هیمرا را در ۴۰۹ به تصرف در آورد، سه هزار اسیر را برای جبران مرگ هامیلکار (پدر هانیبال) قربانی کرد. در مورد دیگر، کارتاژی ها پس از غلبه بر آگاتوکلس (شاه سیسیل) بنا به گفته دیودوروس، زیباترین اسیران را به عنوان سپاسگزاری از خدایشان در آتش سوزاندند. بالاخره گفته شده است که هر سال یک قربانی انسان تقدیم هراکلس می شد.
پس از قربانی های انسانی، باید از قربانی های حیوانی یاد شود. در کتیبه ها، از حیواناتی که برای خدایان قربانی می شد، ذکری به میان آمده است مانند گاو، بره، قوچ، گوسفند و پرندگان
مختلف. همچنین مطالب مختلفی درباره قربانی هایی در دست است که تشابهات نزدیکی با آنچه که در تورات آمده، به دست می دهد: هدیه سوختنی، که در این مورد تمام حیوان سوخته می شد؛ قربانی مشترک، که در آن، بخشی از حیوان ذبح شده برای تقدیم کننده و بخشی دیگر : برای قربانی کننده اختصاص می یافت؛ نوع دیگر هدیه که در آن، تمام قربانی نصیب کاهن می شد. گذشته از این، بخشی نصیب کاهنان به خاطر قربانی ها می شد که آنها انجام می دادند.
جزئیات به وسیله 《تعرفه ها》 به دست می آید و بهترین تعرفه ها مربوط به مارسی است که چنین شروع می شود:
معبد بعل سافون، شرح مطالباتی که سی نظارت کننده مطالبات تعیین کرده اند… برای هر گاو وقتی که هدیه مخصوص گناه یا یک قربانی ویژه صلح با یک هدیه سوخته شده باشد، کاهنان برای هر کدام از آنها، ده سکه نقره دریافت خواهند داشت. تعرفه فوق مظنه هایی را ذکر می کند، که برای هر حیوان و هر نوع قربانی برقرار شده بود. گذشته از هدایای غذایی و آشامیدنی نیز تقدیم می شد مانند آرد، روغن، شیر و مانند آن ها. بخور، در پرستش بعل هامون سهمی مهم و و ویژه داشت.
مراسم پیچیده مرسوم در کارتاژ، مستلزم کاهنان بسیار بود، در کتیبه ها از کاهنان و کاهنه ها یاد شده است. خواه با هیچگونه ویژگی، یا حاکی از خدایی مخصوص که به آن وابسته بودن همچنین یک سلسله مراتب وجود داشت: رییس کاهنان، یک کاهن و کاهنان درجه دوم. رییسی کاهنان بر همه کارکنان پرستشگاه نظارت داشت (مثلا رییس کاهنان الات Elat ذکر شده است) اما همان لقب شاید کشیش اعظم را در شهر نشان می داد. این منصب، ممکن بود موروثی باشد: در واقع، کتیبه ها از توالی وظایف کاهنانه در همان خانواده تا چندین نسل یاد می کند. کاهنان نیز مربوط به اشراف شهر بودند، و بعضی حوادث، مانند حادثه پسر مالخوس و سوفت ها در طی جنگهای بر ضد روم، ما را از وظایف کاهنان، که به وسیله بعضی اعضای خانواده حاکم در فنیقیه انجام می گرفت، آگاه می کند. اما این پدیده محدود و پراکنده است و به نظر نمی رسد که کاهنان، در حیات شهری، از وظایف خود فراتر رفته باشند. گروه دیگری نیز وابسته به پرستشگاهها بود: خدمتگزاران، دبیران، خنیاگران و آرایشگران. معلوم نیست که آیا روسپیگری مقدس، که از ویژگی شرق بوده، در کارتاژ وجود داشته است.
اعتقاد به حیات پس از مرگ، با توجه به هدایایی معلوم می شود که همراه شخص متوفی در گور او می نهادند. معلوم نیست عناصر ویژه این اعتقاد، چه بوده است. مسلما جادوگری در عقیده مربوط به جهان دیگر، سهمی اساسی داشت، و این موضوع، با توجه به فزونی تعویذ در میان اشیای مربوط به تدفین معلوم می شود. صورت معمولی تدفین، هماه سپردن بود، اما سوزاندن جسد نیز وجود داشت، ولی تنها در مرحله بعدی، چنان که – میرفت، بلکه در دوره پیشین نیز وجود داشت. } (کتاب فنیقی ها نوشته ساباتی موسکاتی ترجمه رقیه بهزادی صفحات ۲۴۴ الی ۲۵۴)
نکته ۱: اینکه تقدیم جان قربانی باعث جوان شدن و تقویت ایزدی بشود که قربانی به وی تقدیم می شود احتمالا ناشی از این باید باشد که با جادوی آیینی و مناسکی روح بخاری فرد قربانی و انرژی هاله وی به ایزد مورد پرستش می رسید.
تصویر استل منسوب به ملقارت ایستاده بر روی شیر (احتمالا در برج اسد) از آمریت در سوریه، ۵۵۰ قبل از میلاد
ملقارت (Melqart) را یونانیان همتای هرکولس می دانستند بنابراین احتمالا از نظر آنان وی رب النوع صورت فلکی هرکولس بوده است.
فنیقی ها ملقارت را پسر بعل یا ال (حاکم جهان) می دانسته اند. ملقارت در نظر آنان محافظ جهان و پادشاه جهان زیرین است و با چرخه سالانه کشاورزی و پوشش گیاهی مرتبط است.
نکته : خوانندگان اگر بخاطر بیاورند بنده مردوخ را پیشتر رب النوع صورت فلکی هرکولس در نظر گرفته بودم. مردوخ نیز به عالم زیرین می رفت و نزدیک به اکیتو بار دیگر به عالم ما باز می گشت و همانگونه که پیشتر گفتم این با حرکت مشتری همخوانی ندارد.
هرودوت مورخ یونانی (قرن پنجم پیش از میلاد) در کتاب دوم تاریخ خویش بند ۴۴ از پرستش هراکلس در نزد مردمان فنیقیه در شهر صور گزارش داده است. وی در معبد هراکلس با کاهنان وی سخن گفته و قدمت معبد هراکلس را هم زمان با بنای شهر صور در ۲۳۰۰ سال پیش (۲۸۰۰ پیش از میلاد) یافته است. همچنین هرودت بخوبی در می یابد که هراکلس به عنوان یک ایزد نامیرا با شخصیت تاریخی هراکلس یونانی یکی نیست.
تصویر منسوب به ملقارت یا ملکارت رب النوع صورت فلکی هرکولس یا جاثی نزد فنیقیان و کارتاژی ها با تبری در دستانش.
فنیقی ها برای ملقارت بلدرچین قربانی می کردند.
هانیبال پادشاه بزرگ کارتاژ از پرستندگان ملقارت بوده است.
برای ملقارت معبد بزرگی در جزیره ایبزای اسپانیا وجود داشته است. همچنین شهر بندری کادیز اسپانیا و قبرس و مراکش و سیسیل ایتالیا از دیگر مراکز پرستش ملقارت بوده است.
افلاطون در تیمائوس از ستون های هرکولس به عنوان دروازه ورود به سرزمین آتلانتیس در غرب یاد می کند که به نظر می آید منظور ستون های ملکارت باید باشد.
هرودوت مورخ یونانی در کتاب دوم تاریخ بند ۴۴ در حین باز دید از شهر صور در لبنان به وجود دو ستون یکی از زرناب و دیگری از زمزد برای هرکولس(ملکارت) اشاره می نماید.
پ ن: این احتمال وجود دارد که دو ستون بُعَز و یاکین که جهودان ساخت آن را در بنای هیکل به حضرت سلیمان نبی علیه السلام نسبت داده اند ریشه در ستون های ملکارت داشته باشد!
لینک ستون های هراکلس: https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ستونهای_هرکول
منبع: eitaa.com/soltannasir