{شواهدی بر نوشته های پیشین ۲}
{ دیوها موجودات بادی }
《پیکر گردانی دیو به ابر
سرخاب دیو در هیات ابری بر رستم ظاهر می شود و به جانب او سنگ می اندازد:
یکی ابر آمد به ناگه پدید
که تاریک گردید از او روی شید
خروشی بر آمد از آن تیره ابر
تو گفتی بغرّید صد بیشه ببر
…سه سنگ گران بر تهمتن فکند
همی نعره می زد ز ابر بلند
…فرود آمد از ابر سرخاب دیو
به پیکار رستم سرافراز نیو
(۸۸۰۲ _ ۸۷۸۷)
مضمون پیکر گردانی دیو به ابر و سنگ باراندن او نخستین بار در شاهنامه دیده می شود که دیو سپید و یارانش به ابر تبدیل می شوند و بر کاووس و لشکر ایران می تازند:
شب آمد یکی ابر شد با سپاه
جهان چون روی زنگی سیاه
این بن مایه در داستان های پهلوانی ایران و کشورهای دیگر باز نمونه هایی دارد. مثلا در خود همین منظومه (زرین قبانامه) فریلاس و کمهران دیو هر دو در پیکر ابر ظاهر می شوند (۱۳۸۵۱ _ ۱۳۹۱۹ و ۱۵۲۹۱ _ ۱۵۵۷۶). در سام نامه ابرهای دیو به هیات ابری در می آید و پری دخت و رضوان پری را از پیش سام می رباید. در طومار هفت لشکر غرقاب دیو به شکل ابر، سام پسر فرامرز را در آوردگاه از روی اسب می برد.
در اساطیر ژاپن نیز ئونی موجودی دیوفش و شاخدار با سه چشم و سه انگشت است که از میان ابر فرود می آید و دختری را در راه می رباید.
در یک داستان ایتالیایی هم دیو به پیکر ابری ظاهر می شود و هر سال دختری را از شهر می برد و در صورت پرهیز مردم از دادن دختر بر آنها سنگ می باراند. (مشابه سرخاب دیو ابرشده در زرین قبانامه) 》(مقدمه دکتر سجاد آیدانلو بر منظومه زرین قبانامه صص ۱۵۶ و ۱۵۷)
پ ن: بین دیوها در اوستا و متون پهلوی نظیر کماله دیوان که مقابل ایزدان قرار دارند و دیوها در ادبیات عامیانه باید فرق قائل بود. دسته نخست نامیرا هستند اما دسته دوم عمدتا میرا هستند و نوع خلقتشان از باد است و با باد مرتبطند و به نوعی باد متراکم می باشند.
منبع: کانال سلطان نصیر