مدرار سایتی برای فهمیدن
نکته۱ : بعضی جنیان کفش نیز می پوشند. کفش هایشان بعضاً به کفش های مغان ایران باستان شبیه است که نوک آن تیز است و به سمت داخل بر گشته است.
نکته ۲: بعضی از جنیان نه تنها بر خواطر آگاهند حتی توانایی دیدن ترس و سرعت ضربان قلب ما انسان ها را در سینه دارند.
نکته ۳: سه رنگ درفش کاویانی :
قرمز کوکبش مریخ است.
زرد کوکبش علی الظاهر باید شمس باشد اما اینجا کوکبش از نظر فقیر مطمئناً زحل است.
بنفش کوکبش می تواند زحل باشد زیرا چاکرای هفتم زحل است و رنگش بنفش.
اما رنگ بنفش اینجا مطمئناً با شمس در ارتباط است.
بنابراین بنفش شمسی است که رنگش با زحل در ارتباط است و زرد زحلی است که رنگش با شمس در ارتباط است.
نکته ۴: نوری که اشاره شد در هر کسی که باشد این فرومایگان از آن می ترسند. ممکن است که پرتویی از این سه خوره کیانی باشد. بنابراین خوره گاه به شکل کامل و گاه پرتویی از آن منتقل می شود.
البته این فعلاً برای خود فقیر در حد یک نظریه است و مسلم نیست.
اما یکی از نکات جالب در باره جنیان این است که این فرومایگان گاه خود را برای ضربه زدن به کسی که چشمش باز است و جسمش تطابق با عالمشان را دارد متراکم می نمایند در این حالت متراکم شدن می توانند به جسم شخص ضربه بزنند. می توانند لباس یا وسایل شخص را پاره نمایند. (البته پاره کردن لباس ربطی به باز بودن یا نبودن چشم شخص ندارد)
در این حالت متراکم شدن افرادی که چشمشان باز نیست اینان را نمی بینند. اما آن کسی که چشمش باز است اینان را مشاهده می نماید.
اینجا نکته جالبی وجود دارد در حالت متراکم شدن جنیان اگر این اتفاق در زیر فوتون های نور خورشید در روز روشن انجام شود. اینان برای همه افراد قابل رویت خواهند بود. یعنی کسی که چشمش باز نیست اینان را مشاهده می نماید.
بدین خاطر است که جنیان در مناطق کویری و جغرافیایی که آفتاب زیاد وجود دارد دخمه ها و کاروان سراهای قدیمی و چاه ها و آب انبارهای قدیمی را برای زندگی انتخاب می نمایند. یعنی دقیقاً در جایی زندگی می نمایند که نور خورشید وجود نداشته باشد.
در عوض در مناطق جنگلی بعضاً با این مشکل مواجه نیستند در مناطق معتدل و مرطوب به مانند گیلان و مازندران که در بسیاری از ماه های سال هوا ابری است. کمتر با این مشکل روبرو هستند و البته در همان مناطق نیز جاهایی که در معرض مستقیم تابش نور آفتاب نباشد را ترجیح می دهند.
یکی از عللی که جنیان در انگلستان و اسکاتلند و ایرلند زیادند همین مسئله ابری بودن هوا است و یکی از عللی که مهم ترین مرکز فراماسونری جهانی نیز در بریتانیا قرار دارد دقیقاً همین مسئله است. جغرافیای مناسب برای اسکان جنیان.
اینجا نکته جالب دیگری نیز وجود دارد و آن این است که ما شاهد هستیم که بعضی پیران صوفیه نیز به انگلستان رفتند و در این کشور ساکن شدند که به نظر فقیر یکی از دلایلش همین مسئله است. از جمله این پیران می توان به قطب سابق سلسله صوفیه ذهبیه دکتر گنجویان «میربرنا» اشاره نمود که به گفته مرحوم محقق محمد خواجوی که خود از مشایخ این سلسله بوده جناب گنجویان سلیمان زمان بودند. فارغ از اینکه تعریف جناب خواجوی یک تعریف مریدانه است اما به هر حال جناب گنجویان دست توانمندی در وادی جنیان داشتند.
نکته : جناب گنجویان بر اساس بعضی اسناد در دوران قبل از انقلاب به فراماسونری پیوسته بودند البته بعضی اعضای سلسله ذهبیه اعتقاد دارند که ایشان مانند سید جمال الدین اسد آبادی به فراماسونری پیوستند و سپس جدا شدند.
علی ای حال به نظر فقیر یکی از دلایل سکونت ایشان در لندن جغرافیای مناسب برای اسکان جنیان تحت امرشان بوده است.
یکی دیگر از مشایخ معاصر نیز جناب نادری (بحرعلیشاه ثانی) از دوده خاکسار که مدعی قطار کشی این دوده هستند (تا آنجایی که فقیر می دانم این دوده فعلا قطارکش ندارد) و در کسوت روحانیت نیز قرار دارند چند سالی است که بخاطر بعضی مسائل و مشکلات از ایران رفتند و در لندن ساکن شدند. خب سوال اینجاست چرا انگلستان و لندن ?!
مطمئناً مریدان هم نمی دانند چرا ?
فکر کنم اکنون خواننده گرامی بداند دلیل این امر چیست ?
عزیزان امیدوارم به مسائلی از این دست اکنون از زاویه دید دیگر نیز نگاه نمایید.
وقتی فقیر پیشترها مسائلی از این دست را با بعضی مریدان آقایان می گفتم همواره با مخالفت روبرو می شدم که درویشی چه ارتباطی به این مسائل دارد و پیر ما نفی چنین مسائلی را می نماید و فقیر نیز در دل خویش از جهل این مریدان بیچاره و از همه جا بیخبر تاسف می خوردم.
نکته : به نظر فقیر سکونت در محل تجمع دشمنان کار درستی نیست چه این امر توسط بعضی درویشان انجام شود و چه توسط بعضی روحانیون و علما.
ادامه دارد …
