مدرار سایتی برای فهمیدن
یکی از مثال های روشنی که می توانم در باب تأثیر نقش ثبت اندیشه ها و حالات و تجربیات یاد نمایم. شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی است. وی از صوفیان و عرفای بزرگ عالم اسلام است که در طول زندگی خویش بیش از پانصد اثر بزرگ و کوچک در حیطه تصوف و عرفان تألیف نموده است و با اندیشه های نوآورانه و خلاقانه خویش چه در کلیات عرفان و نظریه وحدت وجودش و چه در جزئیات آن، تمام جریان های عرفانی پس از خویش را تحت تأثیر قرار داده است.
معدود صوفیانی نظیر شیخ علاالدوله سمنانی و شیخ صفی الدین اردبیلی و عبدالله قطب بن محی که از مخالفان مکتب وی بودند نیز به عنوان مخالف اندیشه هایش شناخته می شوند. یعنی جایگاه این عرفا از آن جهت که مخالف اندیشه های شیخ بودند پررنگ است.
نفوذ افکار محی الدین از صوفیان نیز گذشت و وارد حوزه های علمیه شیعه شد. در جهان تشیع نیز ما با دو دسته طرفداران و ناقدان اندیشه های وی مواجهیم عده ای شارح افکار و اندیشه های وی هستند و دیگران ناقد وی می باشند. کمتر اندیشمند از علمای شیعی را می توانید نشان دهید که درگیر افکار و اندیشه های محی الدین ابن عربی نباشد.
چه این اندیشمند مانند حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی و علامه حسن زاده آملی و استاد سید جلال الدین آشتیانی و کثیری دیگر از علمای ربانی شیعه که جزو شارحین افکار محی الدین باشد و چه مانند بزرگان مکتب تفکیک نظیر میرزا مهدی اصفهانی و شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله سیدان و علامه حکیمی و بعضی از فقها و علمای مستقل شیعه نظیر علامه عاملی و آیت الله سید هادی موسوی زنجانی و آیت الله شیخ حسن میلانی و … از مخالفین و ناقدین ابن عربی باشد.
دو طرف موافقین و مخالفین سالها پس از مرگ وی هنوز درگیر اندیشه های وی می باشند.
نفوذ افکار محی الدین از عالم اسلام گذشت و بسیاری از اندیشمندان غربی اسلام پژوه را نیز درگیر خویش نموده است.
ساحت اندیشه و نظریه پردازی می تواند تا این میزان گسترده شود و سالها ذهن جمع زیادی از موافقین و مخالفین را درگیر خویش نماید.
این مثال را از این جهت نقل نمودم تا شما خواننده گرامی قدرت نفوذ اندیشه و تغییراتی که می تواند ایجاد نماید را ملاحظه نمایید. وگرنه هدف تایید و یا رد اندیشه های محی الدین نبود که وی هم اندیشه های متعالی و بینظیر دارد و هم دارای اشکالات و خطاها و لغزش هایی عجیب در اندیشه هایش می باشد.
در قرن نوزدهم در اروپا زنی با نام مادام هلنا بلاواتسکی زندگی می نمود این زن که متخصص در علوم خفیه بود و جزو بنیان گذاران انجمن تئوسوفی بود. سفرهایی را در جستجوی علوم خفیه به کشورهای شرقی انجام داد و چندین جلد کتاب در باره علوم خفیه نوشت که مهمترینشان کتاب دو جلدی دکترین راز و کتاب دزیان است. بسیاری از آنچه که ما امروزه در حیطه متافیظیک و علوم خفیه غربی مشاهده می نماییم نتیجه تلاش های این زن می باشد. روزگاری که وی از تمدن های گمشده و نژادهای گوناگون و ایزدان و موجودات دیگر تمدن ها سخن می گفت ما در عالم اسلام از چه سخن می گفتیم ?! علوم غریبه کاران ما درگیر چه بودند ?!
نکته : انجمن های مخفی غرب امروزه مدیون اندیشه های هلنا بلاواتسکی می باشند و نفوذ اندیشه های ایشان و فصلی که ایشان در علوم خفیه و اسرار گشود را ما حتی در هالیوود و سریال های غربی نیز مشاهده می نماییم.
روزگاری که انجمن های مخفی دنبال کشف آثار تمدن های باستانی و رمز گشایی از آن بودند ما به چه مشغول بودیم ?!
امروزه روز نیز با آمدن علوم جدیده به کشور در کل کشور حتی یک متخصص زبان سومری نداریم.
الواح تمدن های میان رودان نظیر تمدن سومر و اکد و بابل و آشور را به زبان فارسی ترجمه ننموده ایم. هنوز خیلی از ضرورت ها را درک نمی نماییم.
ادعای مبارزه با صهیونیسم و رژیم غاصب اسراییل را داریم اما هنوز کتاب تلمود یهود را از انگلیسی به فارسی ترجمه ننموده ایم. (اصل تلمود به زبان آرامی تلمودی است).
کشورهای عربی بیش از ۳۰ جلد از ۶۳ جلد تلمود را به عربی ترجمه نموده اند. ما چه کار کرده ایم ?
میلیاردها تومان بودجه تبلیغ و حمایت از مردم مظلوم فلسطین و مبارزه با صهیونیست و اسرائیل چه می شود ?!
ادامه دارد …
