علوم غریبه و اساتید،وادی جن ۲۴

تصویر خونی کردن قرآن مجید و عزیز توسط شیاطین جنی به هنگام قرائت سوره مبارکه قارعه

پیشتر گفته شد که این ماده سرخ رنگ خون مانند، خون نیست. بلکه نوعی رنگ است که مشابه خون می باشد و برای ترساندن افراد این فرومایگان از آن استفاده می نمایند.

پیشتر در چندین ارسال به مبحث اساتید و علوم غریبه وادی جن پرداختیم.
اما اکنون دو حکایت را در ادامه آن ارسال ها نقل می نمایم که مویدی بر گفتار پیشین ماست.
این دو حکایت خواندنی را از دست ندهید.
حکایت اول مربوط به شیخ مجتبی قزوینی از اساتید علوم غریبه معاصر و سران مکتب تفکیک است و حکایت دومی مربوط به شیخ حسن بلغاری از صوفیان بزرگ قرن هفتم می باشد.
حکایت اول:👇

{ ۳۴_ از مشکلات سلوک
یکبار (شیخ مجتبی قزوینی) می گفتند : روزی در اتاق دراز کشیده بودم، ناگاه دیدم سقف شکافت، و دو موجود قوی هیکل سیاه خشن پایین آمدند، بطوری که پاهایشان به زمین و سرهاشان به سقف می رسید. من بلند شدم دیدم بله، قصد حمله به مرا دارند و اگر یکی از آنها یک مشت به من بزند مرا خرد می کند… ناچار کلمه ای بر زبان آوردم، هر دو دود شدند و به آسمان رفتند.

توضیحاً : البته در سلوک، هر چه مرتبه بالاتر رود خطرات مهم تر می شود، و بخصوص عفریتهای سرکش و غول پیکر و دیوان اهریمنی به شخص حمله می کنند، تا او را از راه قرب سلوکی و رسیدن به کمال انسانی و تقرّب الوهی باز دارند.
در سلوک بودایی _که در مسلک خودشان برای رسیدن به نیروانا (خاموشی شعله های سه گانهٔ شهوات و کینه و وهم)، تلاش می کنند نیز به اینگونه مزاحمتها اشاره شده است. اینجانب در جوانی که گاه به دستور حاج شیخ(مجتبی قزوینی) به ختمی و عزیمتی و امثال آن اشتغال می ورزیدم، در عین رسیدن به برخی نتایج و مشاهدات، به فشارها و سختیهای سنگینی نیز دچار می شدم، و مزاحمتها را حس می کردم. } (کتاب متاله قرآنی “شیخ مجتبی قزوینی” نوشته محمدعلی رحیمیان فردوسی صفحات ۳۲۲ و ۳۲۳)
حکایت دوم : 👇
{ …به هر حال شیخ حسن می فرمایند که در خلوت نشسته بودم و ذکر میگفتم سه شبانه روز، خیالات بر من ظاهر شده بود و مرا زحمت از ایشان می افزود و به حکم ” المسافه لایحجب النفوس ” آواز خواجه عبدالرحیم شنیدم که از اینها نترسی که اگر چه به صورت به تو نزدیکند اما به معنی دورند و از القا لقای تو مهجورند و آن صور و اشکال متخیله ابالیس و عفاریت که در نظر من مشخص میشدند بعضی همچو مناره و بعضی کوچک و چشمهاشان همچو دیده خروس و رویهاشان همچو قرده با هم اجتماع کرده استراق سمع می نمودند و میخواستند که در برج طبیعت ناری منقلب با من قران کنند و به تربیع تشویش مرا از درجه دقایق این تقویم زرنگار افلاک روشن می دیدم در هبوط حضیض نفس اندازند و در حال از اوج آسمان ذکر همچون شهاب ثاقب آتشی می جست و چون برق در وجود سیاه ایشان می افتاد و همه محترق می شدند و در حال ناچیز می گشتند و بار دیگر پیدا می آمدند بر همان هیاکل و تصاویر مبغضه مردوده و مرا می گفتند که اگر این کلمه 👈لا اله الا الله را نگویی سکه به نام تو زنیم و در حال کاروانسرایی بنا کردند و دارالضربی نهادند و گفتند سکه جمیع ممالک عالم به نام تو زدیم و من کلمه “لاحول و لا قوه الا بالله” بر زبان می راندم و آتشی می جست و همه را می سوخت بعد از سه شبانه روز ناپدید شد.
هم شیخ حسن بلغاری قدس سره میفرمایند که عوام پندارند که به گفتن ” لاحول و لا قوه الا بالله ” شیاطین می گریزند، چنین نیست بلکه در مقابله می ایستند و در سبیل استهزا ایشان نیز می گویند” لاحول و لا قوه الا بالله ”
آن آتش که ایشان را می سوزاند و فنا می سازد آن 👈نور دل است و عوام را نور دل با این کلمه همراه نیست لاجرم 👈 دفع نمی توانند کرد. } (روضات الجنان و جنات الجنان نوشته حافظ حسین کربلایی جز اول صفحات ۱۲۰و ۱۲۱)
نکته اول : خواننده گرامی توجه نماید که در حکایت اول چگونه دو موجود قدرتمند که محتملاً دیو بوده اند نه ملاحظه مقام معنوی شیخ مجتبی قزوینی را نمودند و نه شیعه بودن وی را و .. و همانگونه که خود ایشان می گوید اگر آنان را با ذکری که خواند نمی سوزاند، خرد می شد. حال با خود تصور نمایید اگر به جای دو موجود ده هزار از این موجودات بر شیخ مجتبی قزوینی آنهم به طور ناگهانی حمله می بردند. کار به کجا می رسید ?! آیا باز حاج شیخ به راحتی همه را می سوزاند ?!
خواننده گرامی حکایت حاج شیخ مجتبی قزوینی را با ادعاهای بعضی مدعیان علوم غریبه آنهم در مجاز مقایسه کن که بعضی هایشان ادعا دارند جنیان اصلا جرأت نزدیک شدن به آنان را ندارند. خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نکته دوم: در حکایت شیخ حسن بلغاری نکته مهمی نهفته است که ناشی از تجربه است. اینکه جنیان حتی کافران آنان نه از ذکر بسم الله الرحمن الرحیم و نه ذکر لاحول و نه قرآن و… نمی ترسند بلکه تمسخر نیز می نمایند. آنچه آنان را می سوزاند یا حداقل فراری می دهد نور دل مومن است که با ذکر همراه باشد. در عوام چون این نور ممکن است ضعیف باشد تاثیرش نیز اندک است. همچنین به دشمنی شیاطین جنی با کلمه طیبه لااله الاالله نیک بنگر.

تصویر خونی شدن دیوارها توسط جنیان.
جنیان از این روش برای ترساندن استفاده می نمایند.
این ماده سرخ رنگ خون نیست بلکه نوعی رنگ است و با شستشو به راحتی پاک می شود.

منبع:https://eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

کمربند حضرت سلیمان ۳

     {شواهدی بر نوشته های پیشین ۴}          { کمربند حضرت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *