مدرار سایتی برای فهمیدن
تصویر نقشه امپراتوری اورآسیای آرمانی الکساندر دوگین که بر اساس آثار وی نظیر مبانی ژئوپولیتیک طراحی شده است. در این نقشه علاوه بر بازگشت تقریبی تمام کشورهای جداشده از اتحاد جماهیر شوروی سابق به جز استونی و نخجوان، کشورهایی نظیر مغولستان و فنلاند و کشورهای حوزه بالکان نیز جزیی از امپراتوری اورآسیایی دوگین محسوب می شوند. به سهم امپراتوری روسیه از دریای کاسپین نیز توجه نمایید. صحنه آشنایی را آنجا خواهید دید. همچنین در این نقشه شمال افغانستان به روسیه الحاق شده است که در این باره باید حضور شوروی را در افغانستان به یاد بیاوریم و دلایل آن را از جهات مختلف بررسی کنیم. همین امروز هم روس ها از بازیگران بزرگ در افعانستان محسوب می شوند و باید پی ببریم روس ها در افعانستان دقیقا دنبال چه چیزی هستند؟!
در نقشه بالا مغولستان و استان سین کیانگ چین (اویغورستان=مازندران باستانی) نیز جزئی از خاک امپراتوری اورآسیا است.
مرزهای امپراتوری اورآسیای آرمانی دوگین در کنار مرزهای روم غربی به مرکزیت برلین در آلمان(طبق نظر دوگین)
در نظر دوگین روسیه و امپراتوری بزرگ اوراسیا نماینده روم‌شرقی یا روم سوم است. اما اروپای غربی جزئی از امپراتوری اوراسیای وی محسوب نمی شود. این مناطق به عنوان روم غربی موقتا تحت کنترل برلین در آلمان خواهند بود و این امپراتوری روم غربی متحد امپرتوری ارواسیای دوگین خواهد بود.
حال به بخشی از نظرات بلندپروازانه الکساندر دوگین که در کتاب مبانی ژئوپولیتیک آورده توجه نمایید: 👇
{محور مسکو-برلین
به گفته دوگین، در نتیجه ائتلاف بزرگی که بین روسیه و آلمان منعقد می شود، این دو کشور تمام سرزمین ها را در اروپا بین خود تقسیم خواهند کرد. دوگین پیشنهاد می کند که به آلمان تسلط سیاسی بر اکثر ایالت های پروتستان و کاتولیک واقع در اروپای مرکزی و شرقی داده شود و کالینینگراد به عنوان بخشی از این معامله به آلمان بازگردانده شود. وضعیت “بی ثبات” فنلاند، که “از لحاظ تاریخی وارد فضای ژئوپلیتیک روسیه می شود” به عنوان یک استثنا در نظر گرفته می شود.}
نقشه ترسیمی بر اساس نظریات دوگین
۴: امپراتوری اورآسیا به مرکزیت مسکو
۳: امپراتوری شرق به مرکزیت توکیو و متحد اورآسیا
۲: اوراسیای غرب قاره ای به مرکزیت برلین متحد اوراسیای مرکزی
۱: آمریکای آتلانتیسی دشمن اوراسیا
خواننده گرامی توجه نماید که آلمان و ژاپن دو کشور ملی گرای شکست خورده در جنگ جهانی دوم در تئوری های دوگین نقش مرکزی را در اداره آینده جهان دارند. البته طبق نظر دوگین قدرت آلمان موقتی خواهد بود.
ادامه…👇
{لهستان، لتونی و لیتوانی نیز باید به حوزه تسلط روسیه-اوراسیا اختصاص داده شوند، همانطور که «شمال شبه جزیره بالکان از صربستان تا بلغارستان» که به عنوان بخشی از «جنوب روسیه» توصیف می شوند.
دوگین در مقطعی از کتاب درسی خود اطمینان می‌دهد که همه ترتیبات با «بلوک اوراسیای غرب قاره‌ای» به رهبری آلمان، صرفاً ماهیت موقت خواهد داشت. او تأکید می کند: « وظیفه ما در آینده، فنلاندسازی کل اروپا است.
محور مسکو-توکیو
سنگ بنای رویکرد دوگین به خاور دور در ایجاد یک محور مسکو-توکیو نهفته است.}
از راست به چپ منچوری، مغولستان، سین کیانگ، تبت
{در روابط روسیه با ژاپن، او تأکید می کند که اصل دشمن مشترک تعیین کننده خواهد بود. دوگین توصیه می کند که جزایر کوریل به ژاپن بازگردانده شوند، همانطور که کالینینگراد باید به آلمان بازگردانده شود. دوگین چین را مانند آمریکا خطری بزرگ برای 👈روسیه می داند. او هشدار می دهد که چین خطرناک ترین همسایه ژئوپلیتیک روسیه در جنوب است و در آستانه تبدیل شدن به آمریکای جدید است. دوگین در چندین نقطه از کتاب خود این ترس را ابراز می‌کند که چین ممکن است به شمال یعنی به قزاقستان و سیبری شرقی حمله کند.
به گفته دوگین، چین به دلیل تهدیدی که برای منافع حیاتی ژئوپلیتیک روسیه به نمایش می‌گذارد، باید تا حداکثر میزان ممکن برچیده شود. او می نویسد: «تبت-سین کیانگ-مغولستان-منچوری» در مجموع کمربند امنیتی روسیه را تشکیل می دهند. او نتیجه می گیرد: «بدون سین کیانگ و تبت، نفوذ ژئوپلیتیکی چین به قزاقستان و سیبری غیرممکن می شود». به عنوان غرامت ژئوپلیتیکی برای از دست دادن مناطق شمالی خود، چین باید توسعه در جهت جنوبی هندوچین (به جز ویتنام)، فیلیپین، اندونزی، استرالیا را ارائه دهد. }
در واقع در این قسمت دوگین می گوید چین باید تبت و سین کیانگ و منچوری را از دست بدهد. و در عوض به سمت هند و پاکستان و بنگلادش پیشروی کند. و نباید به حیطه فرضی ژاپن که شامل ویتنام و فیلیپین اندونزی و استرالیا است پیشروی نماید. اما نقطه اوج نظرات دوگین در مورد کشورمان ایران است که در ادامه می آید : 👇
{محور مسکو-تهران
بلندپروازانه ترین و پیچیده ترین بخش برنامه دوگین به جنوب مربوط می شود که نقطه کانونی آن محور مسکو-تهران است. او می نویسد: «ایده اتحاد قاره ای روسیه-اسلامی، در پایه استراتژی ضد آتلانتیستی(تمدن آتلانتیسی غرب) نهفته است. . . . این اتحاد بر اساس ویژگی سنتی تمدن های روسی و اسلامی است. در نتیجه اتحاد بزرگ گسترده ای که قرار است با ایران منعقد شود، روسیه و اوراسیا در نهایت از تحقق رویای صدها ساله روسیه برای رسیدن به 👈”دریای گرم”(منظور خلیج پارس و دریای عمان است) و اقیانوس هند لذت خواهند برد. ایران باید در وهله اول به روسیه اجازه تاسیس پایگاه های نظامی در جنوب خاک خویش را بدهد.😊
دوگین استدلال می کند که در نتیجه چنین اتحادی، روسیه و اوراسیا باید آماده تقسیم غنائم امپراتوری با «امپراتوری اسلامی [ایران] در جنوب باشند». کدام بخش از جنوب باید تحت کنترل روسیه باشد؟ “جنوب روسیه چیست؟” دوگین در نقطه ای از کتابش می پرسد. او پاسخ می‌دهد که شامل «قفقاز»، «سواحل شرقی و شمالی خزر»، «آسیای مرکزی [یعنی همه جمهوری‌های شوروی سابق]»، به علاوه مغولستان است. او می افزاید، حتی این مناطق نیز باید «منطقه گسترش ژئوپلیتیک بیشتر به سمت جنوب و نه به عنوان «مرزهای ابدی روسیه» در نظر گرفته شوند.}(مبانی ژئوپُلیتیک ۱۹۹۷ الکساندر دوگین)
نکته ۱: مبانی ژئوپلیتیک دوگین نشان‌دهنده انکار شدید و بدبینانه معماری روابط بین‌الملل است که پس از جنگ جهانی دوم و ظهور سلاح‌های هسته‌ای به سختی ایجاد شد. به نظر می‌رسد دوگین و «سیستم» او می‌خواهند ما را به دوران آتش‌زای جنگ جهانی دوم و چیزی شبیه به ظهور فاشیسم در اروپا پیش ببرد.
نکته ۲: اهداف پلید الکساندر دوگین در مورد داشتن پایگاه نظامی در جنوب ایران را ملاحظه نمودید. فقط در کشوری نظیر ایران به چنین فردی آنهم تنها بخاطر مواضع ضد غربش تریبون می دهند و وی چون چهارتا تعریف از ما می نماید ما هم ساده لوحانه تعریفات وی را باور می نماییم و فکر می کنیم که وی تحت تاثیر مذهب و انقلاب ما قرار گرفته است. 😊
از دوگین دو مقاله درباره آلیستر کرولی شیطان پرست موجود است که در ادامه یکی از مقالات وی را به زبان روسی در اینجا قرار می دهم و خواهید دید که وی که غرب و تمدن غربی را با آن شدت و حدت می کوبد. در برابر کرولی شیطان پرست تا چه حد نرم سخن می گوید و وی را مورد نقد آنچنانی قرار نمی دهد بلکه از یکی از نظرات وی نیز دفاع می نماید. 😊
منبع: eitaa.com/soltannasir
