چون سخن از بندناف و جفت به میان آمد. فقیر بد ندیدم که در باره موجودی به نام همزاد توضیحاتی خدمت خوانندگان ارائه دهم زیرا با بندناف و جفت ارتباط دارد.
در نزد عموم اهالی علوم غریبه همزاد همان قرین جنی است که شیطن وجودی ما انسانهاست. اما در نزد اساتید علوم غریبه قرینی از جن، قرین جنی است و ارتباطی با همزاد ندارد.
نکته ۱ : فقیر ابتدا فکر می نمودم که قرینی از جن که شیطن وجودی ماست همزمان با تولد ما در عالم انسانی در عالم جنیان متولد می شود. اما آنگونه که فقیر _در یک مورد_ برخورد نمودم قرین جنی مدت ها پیش از تولد شخص در عالم جنیان متولد شده بود و حتی اجداد چندین نسل پیش شخص را که وی در ذریه و صلبشان قرار داشت را شناسایی نموده بود و در زندگیشان اخلال هایی ایجاد نموده بود و این نشان می دهد که قرین جنی که شیطن وجودی ماست احتمالاً در عالم ذر حضور داشته است.
این موجود در بدنش قطعاتی فلزی وجود داشته و حتی ناخن هایش هم جنسی شبیه فلز داشته و تا به حال جنی شبیه به این موجود فرومایه در میان جنیان معروف دیده نشده است.
نکته ۱ از ۱: این برخورد و تجربه یک تجربه واحد بوده و نمی توان آن را به تمام قرین های جنی تعمیم داد. باید در این وادی سالها برای شخص تجربه پیش بیاید تا بتواند به نتیجه درستی دست پیدا کند.
اما همزاد _آنگونه که بعضی اساتید فقیر نظیر شیخ علاالدین گفته اند به نوعی روح بندناف و جفت ما انسانها می باشد و پس از زایمان چون بند ناف و جفت را دور می اندازند. همزاد که به نوعی روح بند ناف و جفت ما می باشد به عالم خویش می رود.
بنابراین همزاد اتصالی بین ما و روح مادر در دوران جنینی برقرار می نماید.
با وجودی که همزاد روح بندناف و جفت است اما با روح بخاری متفاوت است.
همزاد موجودی است با خلقتی از جنس سنگ و شیشه به طور دقیق تر جنس همزاد و خلقتش شبیه جنس بال سنجاقک است.
همزاد برخلاف ما انسانها موجودی افقی است و به صورت افقی در هوا حرکت می نماید.
با وجودی که جنس همزاد به بال سنجاقک شبیه است اما شکل همزاد مانند پوشال کولرهای آبی یا تا حدی شبیه به پوست پیاز است.
همزاد بدلیل علاقه ای که به صاحبش دارد صورت خویش را به مانند صورت صاحبش در می آورد و در این تشبه صورت را به شکل کنونی صورت صاحبش در می آورد. یعنی اگر صاحبش دارای محاسنی نسبتا بلند باشد همزادش نیز شکل صورتش را به مانند صاحبش با محاسن بلند نشان خواهد داد. اگر صاحبش محاسن خویش را کوتاه نماید بلافاصله همزادش نیز خود را به شکل آخرین چهره صاحبش در می آورد. یعنی محاسنش را کوتاه نشان می دهد.
همزاد نفس نفس ما انسانهاست و در واقع به نوعی خود ماست. یعنی همان شخصیت ما را دارد.
آگاهی همزاد معمولا نسبت به زوایای پنهانی وجود ما و حتی آینده مان و خاطرات گذشته مان و توانایی هایمان بیش از خودمان است.
بدین خاطر ارتباط با همزاد می تواند به شخص در پیشرفت های معنوی و مادی کمک نماید.
نکته ۲: باید توجه داشت که درست است که آگاهی همزاد از خود ما نسبت به ما بیشتر است. اما این آگاهی در مقایسه با انسان های عادی است نه سالکینی که مراتبی را در سیر و سلوک الهی گذارنده اند.
نکته ۱ از ۲: پاسخ این سوال که آیا با بالا رفتن معرفت نفس و آگاهی نسبت به ابعاد وجودی خویش همزاد نیز آگاهیش بالاتر می رود یا خیر برای فقیر هنوز مشخص نیست !
همزاد انسان ها معمولاً در عالم خود قرار دارد و کم پیش می آید که همزاد شخصی در عالم انسانی ما حضور داشته باشد. اگر در موردی استثنایی اینچنین باشد معمولاً ناظر نخواهد بود و در زندگی صاحبش دخالت می نماید. زیرا به صاحب خویش علاقه مند است و تا جایی که بتواند و اجازه و توان دخالت داشته باشد در زندگیش دخالت می نماید. حتی در صورت نیاز خود را فدای صاحب خویش می نماید.
گاه ممکن است شخص با خانم یا آقایی آشنا شده باشد و قصد ازدواج با وی را داشته باشد و این کاندیدای همسری در خفا به شخص خیانت نماید همزاد اگر در عالم انسانی باشد دیر یا زود از این ماجرا آگاه شود. آنگاه از تمام توان خود برای به هم زدن این ازدواج استفاده خواهد نمود.
بنابراین همزاد برخلاف آنچه میان عامه معروف است موجودی است که به شخص آزار نمی رساند. البته گاه _در مواردی استثنایی_ دیده شده که همزاد شخصی فردی را که با صاحبش بد بوده اذیت می کرده است.
ادامه…