چگونگی رها شدن آژی دهاک از دماوند ۴

{چگونگی رها شدن آژی دهاک از دماوند ۴}

ملاحظه نمودید که در داستان های عامیانه مردم سنگسر آژی دهاک خود یک اژدها بوده و این همان است که در اساطیر نیز می خوانیم که اژدهایان با کوه های آتشفشانی مرتبط می باشند. بدین خاطر فقیر نیز به مانند استاد اسبق خویش دکتر فریدون جنیدی فعالیت آتشفشان دماوند را با آژی دهاک مرتبط می دانم. منتهی بنده قائل به تشخص فردی آژی دهاک به عنوان یک موجود دیوگونه اژدهاوش هستم و تنها وی را به آتشفشان تاویل نمی نمایم و نمی گویم که منظور از سلطنت هزار ساله آژی دهاک تنها فعالیت هزار ساله آتشفشان دماوند بوده است. نگاه بنده به عالم شبیه نگاه معنوی و ماورایی مغان ایران باستان است که با نگاه مادی و علم گرای روز همخوانی ندارد. بنابراین بنده به تشخص فردی آژی دهاک باور دارم درست همانگونه که به وجود دجال های متعدد باور دارم که مهمترین و آخرینش ماشیح داوود خواهد بود و همین آژی دهاک یکی دیگر از مهمترین دجال ها خواهد بود (در احادیث ما و روایات مسیحی گاه از یک دجال و گاه از دجال های متعدد سخن رفته است) و برخلاف بعضی مادی گرایان دجال را یک جریان نمی دانم. اینان چون قدمی از خود فراتر ننهاده اند و ندیده اند آنچه را که اهلش می بینند و می دانند. برای ذهن هایشان دجال نامی با چنین خرق عاداتی که به وی نسبت می دهند باورش سخت است و آن را بعضی از آنان از اسرائیلیات می دانند.
اما اینجا بد نیست به روایتی از کتاب مکاشفه یوحنا اشاره نمایم که نکاتی در بردارد که جدا قابل تامل است و در ارتباط با مطالب یاد شده است به فقرات زیر توجه نمایید: 

{ کرنای ششم
۱۳ و فرشته ششم نواخت… آنگاه آوایی بشنیدم که از چهار شاخ قربانگاه زرین که برابر خدا قرار دارد، برخاست؛ ۱۴ این آوا به فرشته ششمی که کرنا داشت، گفت: «چهار فرشته ای را که بر کرانه رود بزرگ فرات (۱) در بندند، آزاد ساز» ۱۵ و چهار فرشته ای را که بهر ساعت و روز و ماه و سال آماده بودند، آزاد ساختند تا یک سوم آدمیان را بمیرانند. ۱۶ سپاه ایشان دویست میلیون سوار داشت: شمار آنان را بر من آگهی دادند. ۱۷ اسبها و سوارانشان در رؤیا اینچنین بر من پدیدار گشتند: آنها جوشهایی از آتش و یاقوت و گوگرد بر تن داشتند؛ اما اسبان، سرهایشان چون سر شیر بود و از دهانشان آتش و دود و گوگرد برون می آمد. آنگاه یک سوم آدمیان بدین سه بلای آتش و دود و گوگرد که از دهان اسبان برون می ریخت، میرانده شدند. چرا که قدرت اسبان در دهانشان نهفته بود و در دُمشان نیز بود: زیرا این دُمها، همانند ماران سرهایی داشتند که بدانها گزند می رساندند. باری، آدمیانی که از این بلایا جان به در بردند، حتی از اعمال دستان خویش بازنگشتند: از پرستش دیوها دست نشستند، این بتهای زرین و سیمین و مفرغین و سنگین و چوبین که از دیدن و شنیدن و گام برداشتن و گام برداشتن عاجزند. قتلها و ساحریها و عیاشیها و دزدیهای خویش را کنار ننهادند. } (کتاب عهد جدید کتاب مکاشفه یوحنا ترجمه پیروز سیار نشر نی صص۱۱۴۹, ۱۱۵۰)

تفسیر این فقرات: در این بخش از مکاشفه یوحنا می خوانیم چهار فرشته در کرانه رود فرات اسیر و دربند بودند. مسئله اول که باید بدان توجه داشت این است که در دین مسیحیت شیطان نیز فرشتگان خود را دارد چنانچه در همین کتاب مکاشفه یوحنا بدان اشاره شده است. پس مشخص نیست این چهار فرشته دربند فرشتگان شیطان، یعنی شیاطین هستند?! یا فرشتگان ملکوت خداوند که در بند هستند نظیر هاروت و ماروت در بعضی روایات عامه ?!
اگر فرشتگان شیطان باشند می توان این چهار فرشته را به داستان آژی دهاک شبیه دانست ?! زیرا با رها شدن چهار فرشته بلای گوگرد و دود و آتش یک سوم مردمان را نابود می کند.
بلای گوگرد و دود و آتش را می توان به فعال شدن آتشفشان های سرتاسر جهان تعبیر نمود. همچنین می توان آن را به جنگ های بزرگ و بمباران ها نیز تاویل نمود. و البته شاید این بلای گوگرد و دود و آتش ترکیبی از هر دو بلای جنگ و بمباران و فعالیت آتشفشان ها باشد.
عدد چهار فرشته با فرض شیطانی بودن این فرشتگان، با داستان آژی دهاک همخوانی ندارد. مگر اینکه بخواهیم اژدهای سه سر پشت آژی دهاک در نگاره وی در جام زرین حسنلو را به عنوان سه فرشته شیطانی و خود او را چهارمین بدانیم. بنده خود این نظر را نمی پسندم.
اینکه فرشتگان در کرانه رود فرات بسته شده اند اگر منظور از فرات در اینجا، فرات زمینی باشد. این رود مقدس از ترکیه و سوریه و عراق می گذرد و احتمالا باید منظور عراق باشد اما فرات آسمانی در عالم هورقلیا ظاهرا سرزمین های زیادی را در آن عالم به موازات این عالم مادی ما آبیاری می نماید و از ایران زمین و ناحیت البرز نیز تا چشمه گیلاس در حرم مطهر رضوی و مناطق دیگر را نیز شامل می شود. بنابراین ناحیت دماوند را نیز احتمالا شامل شود.

منبع: eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

کمربند حضرت سلیمان ۳

     {شواهدی بر نوشته های پیشین ۴}          { کمربند حضرت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *