۱- دوستی تعریف میکرد که یکی از دوستان قدیمیش که آدم خیلی سالمی هم بوده، در تهران به خاطر نبود حجاب و تنها بودن و عدم وجود شرایط ازدواج ، با خانمی ۲۵ ساله آشنا شده که فلان قدر پول میگرفته بیاد برای کاری که نمیشه اسمش آورد.
۲- و همون دوست چند روز پیش با یکی دیگه از دوستاش در تهران صحبت میکرده که میگفته رفتم جایی در زدم وارد خونه شدم سه تا مرد درشت هیکل نشسته بودن به همراه یه بچه که داشت نقاشی میکشید یه زن میانسال گفت فلان قدر پول بده میگفت دادم و گفت منتظر باش، نشستم و بعد چند دقیقه مردی از اتاق اومد بیرون و گفت برو تو نوبت تو شده، رفتم داخل دیدم یه دختر جوان ۲۵-۲۶ ساله داخل اتاق عریان بود و خلاصه میگفت من کار کردم در اومدم بیرون بعد اون ماجرا میگفت تو دیوار گشتم دیدن زدن ماساژ توسط آقا و خانم زنگ زدم یکیشون رفتم زن میانسال گفت بشین رو مبل و سه تا خانم اومدن جلوم نشستن گفت انتخاب کن ……
۳- یک نمونش خودم دیدم سال پیش تو همدان لب خیابون خانمی دیدم که بی جهت منتظر بود گفتم خانم کجا تشریف میبرید گفت فلان قیمت میگیرم میام …..
خلاصه مطلب بگم خدایش مدیرانی که با بی لیاقتیشون باعث شدن بیکاری زیاد بشه – جوون نتونه ازدواج کنه – از نداری مردم دزدی کنن – خود فروشی کنن و همه این اتفاقات بندازن گردن چیزای دیگه و نه بی لیاقتی خودشون فردا روز هم این دنیا و هم اون دنیا دهنشون سرویس فکر کردن چون دارن میخورن و حال میکنن همیشه وضع اینطوری میمونه – فکر کردن به اسم اسلام هر کاری دلشون خواست بکنن و مردم از اسلام زده کنن و کیف خودشون بکنن – نه دست خدا بالای دست همس.