در حکایت حضرت امیر المومنین علی (ع) باید بسیار تأمل نمود جایی که ایشان با آن مقاماتشان برای مطیع کردن جنیان چاره ای جز درگیری ندارند. بعد عده ای فکر می نمایند کار درگیری و شاخ به شاخ شدن با یک یا چند لشکر از جنیان کار آسانی است و سوزاندن حجم انبوهی از اینان راحت است.
جز کملین از عرفا که عالم کبیر را طی نموده اند و نایل به مقام قرب قاب قوسین اوادنی شده اند برای سایرین حتی اولیای اللّه هم درگیری و شاخ به شاخ شدن با حجم انبوهی ار این موجودات کار آسانی نیست چه برسد به اساتید علوم غریبه اعم از اساتید مستقل یا علمای حوزوی یا بعضی مشایخ صوفیه.
اما اساتید این وادی اگر دشمنان بزرگی داشته باشند ممکن است با کشیدن مندیل های خاص و تمدیدش از ورود این فرومایگان به خانه خویش جلوگیری نمایند.
اما این اساتید که نمی توانند مادام العمر در مندیل باقی بمانند و این بزرگان بعضاً از سُداب نیز استفاده نمی نمایند زیرا همانگونه که گفته شد علاوه بر ضعف قوای جنسی به مرور باعث ضعف بینایی نیز می شود. ضمن اینکه اگر بخواهند به مهمانی یا جایی بروند نمی توانند مخلوط سرکه و سُداب را به بدن خویش بمالند.
فرض نمایید یک استاد در مهمانی ای برای خواندن نماز عشا به اتاقی در منزل محل میهمانی می رود تا نماز عشا بخواند چون سجاده پهن می نماید و سر خویش را بلند می کند ناگهان در جلوی چشمش فضایی باز می شود که یک لشکر چندین هزار نفری از جنیان مبارز و جنگجو را در جلوی خویش می بیند.
هر چقدر هم این استاد وارد باشد دیدن ناگهانی همچین صحنه ای می تواند باعث جاخوردن شخص شود. تا استاد مربوطه به خویش بیاید ظرف کمتر از چند ثانیه حمله شروع می شود و یکی دوتا ده تا بیست تا از جنیان را هم بسوزاند در ادامه توسط جنیان به شدت آسیب خواهد دید و در خون خویش خواهد غلتید و تمام این ماجرا در کمتر از یک دقیقه رخ خواهد داد و حمله تمام می شود.
چند سال پیش یکی از مشایخ قادریه در کردستان اینگونه مورد حمله لشکر جنیان یکی دیگر از مشایخ قادریه کردستان قرار گرفت و به شدت آسیب دید و چندین استخوانش در این حمله شکست و چند ماه در بیمارستان سنندج خوابید.
نکته ۱: طبیعی است که اساتیدی همچون ملاحسن صوفی آشخانه ای که خود چندین طایفه دیو و جنیان تحت امر دارند برای حفظ جانشان نیاز به سُداب و ماده دیگری ندارند.
نکته ۲: پیش آمده که بعضی از اساتید بهشان این لطف از عالم ملکوت شده که پیش از وقوع چنین حادثه ای دشمنشان را در حالی که به فرمانده جنیان تحت امرش می گفته این بلا را سر فلانی بیاورید به آنها در مشاهده نشان داده اند و به این طریق استاد مربوطه در مهمانی یا جایی که قرار بوده مورد حمله قرار بگیرد شرکت ننموده و خطر از سرش رفع شده است اما همیشه از ملکوت چنین لطفی به شخص نمی کنند ! 😊
اما اساتید علوم غریبه معمولاً برای مقابله با چنین خطراتی چه کار می کنند ?
شاید پاسخش کمی برای خوانندگان عجیب باشد اما باید بگویم از سیگار و قلیان استفاده می نمایند !
به یاد دارم که در زمستان سال ۹۰ حاج سید شیخ … نقشبندی که از بزرگان طریقه نقشبندیه در استان کردستان است و البته در طریقه های قادریه و مولویه و رفاعیه نیز بیعت می گیرد و نزدیک به دو میلیون مرید در کشورهای مختلف اسلامی مخصوصاً ترکیه دارند. برای عمل قلب باز به طهران تشریف آوردند چون پس از هفت روز از بیمارستان مرخص شدند در منزل یکی از مریدان خویش در طهران بودند در تماسی که با یکی از مریدانشان گرفته شد و جویای حالشان شدیم گفتند که حالشان خوب است امّا دکترها گفته اند که سیگار نکش اما ایشان سیگار می کشند و هر چقدر که ما می گوییم نکش حرف گوش نمی کنند.
فقیر یادم هست که پس از پایان تماس در باطن خویش گفتم چگونه حاج شیخ فلان اینقدر کف نفس ندارند که سیگار را ترک نمایند ?!
افرادی که سالک نیستند سیگار را کنار گذاشتند اما ایشان چرا نمی توانند بر نفس خویش غلبه نمایند ?!
از این ماجرا دو سه سالی گذشت تا روزی یکی از اساتید فقیر گفتند می دانید چرا حاج شیخ … نقشبندی سیگار می کشد ?
طبیعی بود که در پاسخ بگوییم خیر !
گفتند برای حفظ جانشان می کشند !
انسان هایی که سیگار و یا قلیان می کشند. این فرومایگان (جنیان) سمتشان نمی آیند و ایشان چون نقشبندی هستند و با بعضی طریقه های قادریه کردستان اختلافاتی دارند برای حفظ جانشان در مقابل قادریان سیگار می کشند !
بروید و تحقیق کنید ببینید که چه بزرگانی در علوم غریبه اعم از علمای ربانی و یا اساتید مستقل سیگار یا قلیان می کشیدند و به این مسئله خوب دقت نمایید.
ادامه…