ذوالقرنین قرآن کیست ? ۴۸

ذوالقرنین قرآن کیست ? ۴۸

{ نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب ۹ }

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی ۳ }

من باب مثال می توانیم بگوییم که اوسمو وزیر دو چهره انکی خادم او است. که به هنگام تسخیر حضور می یابد. و یا اگر فردی انکی را مسخر خویش نماید هر هشت فرزند وی را نیز به نوعی تحت امر خویش خواهد گرفت. نظیر چنین امری را ما در متون علوم غریبه نیز مشاهده می نماییم که بعضی سلاطین موکلین خادم دارند و موکلین پایین تری نیز در خدمتشان می باشد.
اینکه در متن اسطوره انکی و نین خورسگ آمده است که نین تولّا پادشاه یا به نوعی سلطان موکلین سرزمین مگن است و انشگ ایزدبانوی سرزمین دیلمون است به آنچه که علمای علوم غریبه و حکمای اشراقی ما در این باره اعتقاد دارند شباهت هایی دارد. برای مثال به داستان زیر که در کتاب روح و ریحان و صحبت جانان (شرح احوالات و سخنان عالم ربانی آیت اللّه سید عبدالکریم کشمیری ) آمده است توجه فرمایید : 👇

{ «رام کردن موجودات نامرئی»

قدرت تصرف در فرمانبردار کردن موجودات نامرئی کار ساده ای نیست. حضرت استاد وقتی که در خطّه بودند، به ذکر موکلین و ملائکه مشغول بودند ! یک روز مانده که ریاضت آن تمام شود، یکی از مجتهدین که از دوستان حضرت استاد بودند، سلطان موکلین مازنداران و گیلان را در خواب دیدند که گفت : به آقای کشمیری بگو…} (روح و ریحان صفحات ۲۱۱ و ۲۱۲)

عزیزان همانگونه که ملاحظه می نمایید سرزمین مازندران و گیلان که در متن اوستا نیز معمولاً در کنار یکدیگر از آن یاد شده است. دارای یک سلطان موکلین می باشد که تمام موکلین درخت و کوه و رود و .. در این دو استان تحت امر آن سلطان موکلین است. حتی جنیان و دیوان موجود در این دو استان نیز با وجودی که ممکن است تحت امر این سلطان موکلین نباشند اما از وی حساب می برند.
در حکمت اشراقی ما نیز از رب النوع به کرّات یاد شده است. میرداماد و ملاصدرا نیز در کتبشان از آن یاد کرده اند. اعتقاد به اینکه هر کدام از انوع موجودات رب النوعی دارد که مربی آن نوع است. هر چند که اهل ظاهر آن را به غایت منکرند. اما در تمام متون الواح باستانی و متون علوم غریبه نیز به نوعی دیگر از این موجودات یاد شده است.
حتی شاید بتوان گفت که در لابه لای آیات قرآنی نیز اشاراتی ولو مخفی در مورد آن شده است. برای مثال در آیه ۱۸ سورهٔ مبارکه ص آمده است که : 👇

{ اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۱۷﴾إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿۱۸﴾=بر آنچه مى‏ گویند صبر کن و داوود بنده ما را که داراى امکانات [متعدد] بود به یاد آور آرى او بسیار بازگشت‏ کننده [به سوى خدا] بود (۱۷)ما کوهها را مسخر او ساختیم [که] شامگاهان و بامدادان خداوند را نیایش میکردند (۱۸) }

کوه ها را مسخر داود کردیم و شامگاهان و صبح با حضرت داود خلیفه اللّه نیایش می کردند. در نیایش کوه حرفی نیست. زیرا جمادات نیز دارای نفس هستند و ما می توانیم نیایش را به نفس جمادی کوه ها نسبت دهیم. اما در باب تسخیر باید از خود بپرسیم چه چیز کوه ها تسخیر داود علیه السلام شد ? آیا داود علیه السلام از قله کوه بالا رفت و آن را تسخیر نمود ? 😊 آیا کوه ناآرام است و حرکت می نماید که مسخر شود ? دقیقا کدام قسمت یا چه چیزی در کوه ها مسخر داود خلیفه اللّه شدند ? پاسخ ساده است. موکّل (نگهبان) کوه ها مسخر حضرت داود خلیفه الله شد. در داستان سلیمان حشمت اللّه نیز پیشتر به تسخیر باد برای سلیمان اشاراتی در این باره نموده بودیم. که باد هم در احادیث ما دارای ملک موکل هست که ملک الریح نام دارد. و هم در اساطیر ایزدانی مرتبط با باد هستند. من باب مثال ایزد باد در تمدن ایرانی وای نامیده می شد. و در میان رودان ایزد باد انلیل است. البته باید توجه داشت که لزومی ندارد که ما قائل به اینهمانی این سه موجود باشیم. پیشتر در باب ایزد وای و وای های دوگانه در متون ایران باستان و تطابق احتمالیش با آیات قرآن در داستان سلیمان نبی حشمت اللّه مفصلا سخن گفتیم.

ادامه دارد…
منبع:https://eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

کمربند حضرت سلیمان ۳

     {شواهدی بر نوشته های پیشین ۴}          { کمربند حضرت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *