{عاشورا در وادی این موجودات ۱۳}
{ عالم الاسد ۶}
نکته ۸: دقت نمایید که ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام میزان و ملاک تشخیص دو جبهه حق از باطل است. و در تمامی عوالم این میزان ساری و جاری است. همچنین صحنه نبرد آخرالزمان تنها منحصر در ما آدمیان نمی باشد و تمامی سه جهان و پنج ملک و نُه عالم در این نبرد نهایی درگیر خواهند شد.
نکته ۹: واعظ سبزواری در کتاب حیوان صفحه ۲۷۸_۲۷۹ می گوید: 👈 { پلنگ هر که را ببیند به او حمله می کند و او را می درد حتی اگر سید فاطمی باشد، لیکن شیر این حالت را ندارد و سادات علوی را نمی خورد. } باید از خود پرسید چرا نمی درد ? کدام شیر ? آیا همه شیران ? یا شیرانی که در سرزمین های اسلامی از فلسطین تا هند وجود داشته اند یعنی در مکان دروازه های ورود عالم الاسد، سادات را نمی دریدند?! اگر اینگونه باشد پاسخش را باید در ماورا و اصلان و خاندانش جستجو نماییم. و اینکه این شیران چون مادی میشدند سادات را نمی دریدند. البته بخشی از شیران مادی عالم ما نیز به تبع شیران اصلانی از دریدن سادات مطمئنا خود داری می نمایند. زیرا تحت تصرف و تسلط اصلانیان هستند. اما بعید است که تمامی نوع شیر بر روی زمین مادی ما تحت تسلط شیران اصلانی باشند و از خوردن سادات علوی و فاطمی و محبین امیرالمومنین علی علیه السلام در شرایط عادی _غیر اعجاز و تصرف و دعا_ ابا نمایند !
هر چند که ظاهرا مسئله دریده نشدن سادات توسط شیر در گذشته آنقدر معروف بوده که به عنوان یک امر قطعی در کتب نقل شده است.
نکته ۱۰: اینکه شیران آراو و آرامو و آرسیا دقیقا چه شیرانی هستند نمی دانیم. اما در الواح اساطیری و نگاره های هنری میان رودان ما چندین گروه از شیران را ملاحظه می نماییم که در ادامه تصاویر و توضیحاتی در باب این شیران را ملاحظه خواهید نمود. گروهی از این شیران بدنی شیرمانند و سری انسان گونه دارند. گروهی دیگر شیرعقاب ها هستند که بدن شیر و سری عقاب گونه دارند.گروهی دیگر شیر هستند اما هیکلشان عمودی است. یعنی بر پای می ایستند. گروهی دیگر شیراژدها هستند و گروهی شیرماهی و انواع گوناگونی از این موجودات عجیب و غریب در هنر میان رودان به چشم می خورد.
اصلان و خاندانش شبیه شیرهای معمولی هستند با جثه ای بزرگتر و بال ندارند و جزو موجودات ترکیبی نیز نمی باشند.
مسئله دیگری که باید بدان توجه داشت. اینکه دروازه های عالم چهار دسته شیران آراو و آرامو و آرسیا و شیردال ها کجاست ? بعید است که در نقاط نام برده شده در رساله اسدنامه باشد و احتمالا باید در نقاط دیگری از خاک جهان باشد.
تصویر نگاره ای از شیر در میان رودان،
{ Lion
شیر
آخرین شیر موجود در بین النهرین در قرن بیستم میلادی کشته شد گرچه تاریخ دقیق این موضوع قابل بحث است. تا اواخر هزاره سوم پیش از میلاد شیرها در سراسر منطقه رواج داشته اند. از آن پس در شمال بین النهرین ذکری از آنها به میان نیامده، با وجود این در قسمت میانی فرات و آشور ، آفت شکار شیر که توسط پادشاهان آشوری ترویج میشد ، همچنان برجای مانده و ضرورتی اصلی به شمار میرفت. در حماسه بابلی گیلگمش gilgames , خدایان این مورد را بررسیمیکنند که آیا هجوم شیرها تنبیه مناسبتری برای بشر نبوده است تا نزول سیل بزرگflood؟
در ادبیات شیر استعاره ای شایسته برای پادشاهان دوستدار جنگ و رب النوع های تند خو نینورتهNinurta یا اینانا Inana میباشد. “مثلی معروف به این قرار بوده کسی که دم شیر را بگیرد در رودخانه غرق خواهد شد; کسی که دم روباه را بگیرد نجات خواهد یافت.”
تا جایی که به سومری ها مربوط میشود ،شیر به عنوان خانواده سگ سانان از گروه سگ ها dogs و گرگ ها بوده نه در خانواده گربه سانان. }
تصویری از شیر سنگی در میان رودان (احتمالا شیر معبد انکی)
{دو شیر سنگی عظیم الجثه از ورودی معبد انکیEnki یعنی اِ _اَبزو E_abzu واقع در اریدو Eridu محافظت میکردند. یکی از آنها در حال حاضر در موزه عراق در بغداد بوده ، درحالیکه از دیگری فقط تکه هایی بدست آمده است.
در شعر “اینانا و انکی” انکی دخترش اینانا را در مهمانی آبجوخوران در “مقابل شیرها” سرگرم میکند. در دوره نو _آشوری پیاله های سفالی با پایه هایی که به شکل سرشیر (یا قوچ) بوده اند , جام های عیش و نوش به شمار میرفتند.
شیری ایستاده قرار گرفته بر یک تیرک ، بر روی ستون های سومری و نقوش مهرهای دوره سلسله سوم اور Ur ,تصویر شده است. از آنجا که تمامی عناصر مورد نظر از شهر گیر سو girsu می آمده شیر_ تیرک به عنوان مظهر خدا نین گیرسو Ningirsu در نظر گرفته شده است.
شیر در دوره اکدی به عنوان نشان خاص الهه ای شناخته میشود که عمدتا رب النوعی کاملا مسلح، احتمالا ایشتر Istar (اینانا) در لباس مبدل خود به عنوان الهه جنگاوری، بوده است. }
تصویری از دو گروه از شیران در میانرودان. در راست شیری ایستاده و بالدار را ملاحظه می نمایید. و در چپ شیری مشابه اما افقی را ملاحظه می نمایید.
{شیرهای سنگی یادبود پادشاه آشوری، یعنی آشور نصیر پال دوم( دوره حکومت ۸۸۳_ ۸۵۹ پیش از میلاد) به یک بعد از شخصیت ایشتر تقدیم شده و در دوازه معبدش واقع در کلهو kalhu (نیمرود امروزی) قرار داده شد و کسی که در حال ایستاده بر روی شیر روی تخته سنگ های سنگی مالتای در قرن هفتم قبل از میلاد نشان داده میشود احتمالا خود ایشتر است. بر روی همان نقوش برجسته ,مولیسو Mulissu (نین لیل Ninlil) روی یک شیر،بر تخت سلطنت نشانده میشود. به نظر میرسد که این شیر دست کم در دوره آشوری با الهه دمکینه Damkina (دم گلنونه Damgalnuna) نیز در ارتباطبوده است. بر روی یک مهر کاپادوکی (از مستعمرات تجاری آشور کهن در آناتولی) شیر یا رب النوع مذکری که نشان سه شاخه fork در دست دارد، همراه است. در مجموع در دوره نو _آشوری ، شیر واقعی نوعی محافظجادویی محسوب میشد که به آن اورگولو Urgulu میگفتند. دیو Demon اهریمن صفتی که در دستشویی ها می پلکد به شکل یک شیر مجسم میشد . }
تصویر صورتفلکی اسد (شیر بزرگ) و صورت فلکی متاخر شیر کوچک در آسمان شب
{صورت فلکی که شیر نامیده میشده برابر با صورت فلکی اسد است .
نشان های وی در بیرون تن شوی خانه ها به منظور دفع حملات دیو شیرخو یعنی _موکیل ریش_ لموتی Mukil_ res_ lemutti “ملازم شیطان” قرار داده میشد. } (کتاب فرهنگنامه خدایان، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان صفحات ۱۹۶ الی ۱۹۸)
تصویر شیر دیو که بر روی پاهایش می ایستد.
{Lion _demon
شیر_دیو
پیکر پیوندی با بدن انسان سر شیر گوشهای دراز و پنجه های پرنده از دوره بابلی کهن (و نیز همراه با شباهت هایبیشتر از دوره اکدی) تا زمان استیلای ایران بر منطقه وجود داشته که از آن پس نیز به هنر هخامنشیان و سپسسلوکیان منتقل گشته است در اغلب مواقع (و همواره در هزاره اول قبل از میلاد) دیو یک دستش را که با آن خنجری را نگه داشته بالا می برد و در دست پائینی یک چماق دارد و بطور کلی بالاتنه اش برهنه است. معمولا دامن کوتاهی به پا دارد ولی مواقعی که کاملا برهنه است دارای دم مجعدی میباشد .
این نوع دیو دست کم برای دوره های نو_ آشوری و نو_ بابلی به طور حتم میتواند به عنوان اوگالو ugallu “مخلوق بزرگ آب و هوا” که دیوی نیکوکار و محافظ در مقابل دیوهای شیطانی و امراض بوده شناخته شود او در نقوش برجسته کاج آشور ترسیم شده بود و پیکره های figurines سفالینش مابین اموال خانه ها یا به جهت شعائر جادویی محافظتی در پی ساختمانها خاک شده بودند او اغلب همراه با پیکره خدای کوبنده smitins god مشاهده میشود با وجود این بر روی مهرهای بابلی کهن ، }
تصویر احتمالی ایزد نرگال ایزد جهان زیرین همسر ارشکیگل ملکه جهان زیرین (خواهر ایشتار) که چونایزد است نامیرا می باشد.
{اغلب مردی را بصورت وارونه از یک پایش نگه داشته و با “خدای دارایشمشیر هلالی” که احتمالا خدای جهان زیرین یعنی نرگل Nergal است در ارتباط میباشد به این جهت چنین عنوان شده که در آن دوران وی نشانگر وزیر نرگل و نیز حامل بیماری dlsease بوده است. } (کتاب فرهنگنامه خدایان دیوان و نمادهای بین النهرین صفحه ۱۹۸)
تصویری از پیکره موجودی با بدن شیر و سر انسانگونه
{Lion_ humanoid
شیر انسان نما
در هنر “کاسی” نو_ آشوری و سلوکی ندرتا یک رب النوع فرعی (با کلاه شاخدار Cap horned) پیدا میکنیم که از کمر به بالا انسان بوده ولی دو پای آن و قسمت پشتش که شامل دم مجعد پیچیده ای است متعلق به شیر میباشد. این نوع پیکره ها گاهی همراه با پیکره های ورزا _انسان bull_man هستند و این مخلوق احتمالا به همین نحو به شَمش sams (اوتو Utu) مربوط میشود . در هر حال چنین به نظر میرسد که او ابتکاری جدید از ورزا_انسان و کژدم _انسان (Scorpion_ man) باشد . او یک پیکر محافظ بوده است گویا نام اکدیش ،اوریدیموUridimmu بوده که میتوان آنرا “شیر دیوانه” (تحت الفظی “سگ دیوانه”) ترجمه کرد. }(کتاب فرهنگنامه خدایان دیوان و نمادهای بین النهرین صفحات ۲۰۱ و ۲۰۲ )
تصویری از شیردال در تخت جمشید
{griffin
شیر دال
شیر دال(از گریفون gryphon یونانی) نامی است که در اروپای قرون وسطی و نیز مطالعات هنری نوین بر روی حیوان ترکیبی و افسانه ای گذارده شده که نوعا بدن (بالدار یا بدون بال) و پاهای عقبی و دمی به شکل شیر داشته در حالی که سر و پاهای جلویی وی به شکل یک پرنده معمولا عقاب می باشد . احتمالا شیر دال که اصل آن در هزاره دوم قبل از میلاد در سوریه بوده تا قرن چهاردهم قبل از میلاد در سراسر خاور نزدیک ، شامل بین النهرین و همچنین یونان شناخته شده بوده است شیر دال اغلب همزاد مجسمه ابوالهول است شیردال گاهی در هنر آشوری همراه با شیر دال _دیو به تصویر کشیده میشود.
چهارپای مذکور به شکل خوابیده یا نشسته بر کفلهایش نشان داده میشود در نسخه خاور نزدیک سر آن کاکل دارد در حالی که نسخه یونانی یک ردیف حلقه پیچ در پیچ را نشان میدهد که به شکل یال درآمده است .در غالب موارد این موجود در هر دو نسخه خاور نزدیکی و یونانی گوشهای دراز خرمانند دارد که احتمالا از شبیه سازی با اژدر شیر گرفته شده است . }
تصویری از شیردال در میان رودان
{اغلب منقار به منظور نشان دادن زبان خمیده از هم باز می باشد ظاهرا این موجود که در خاور نزدیک در میان سایر چهارپایانِ خدایان و در غرب در آثار مربوط به مراسم ترحیم نشان داده شده دارای مفهمومی مذهبی بوده است وی احتمالا محافظی سحرآمیز بوده که البته روابط و اعمال ارزشمندش بر ما معلوم نیست. }(کتاب فرهنگنامه خدایان و دیوان و نمادهای بین النهرین ۱۶۶ و ۱۶۸)
تصویر اژدر شیر در میان رودان
{ Lion _dragon
اژدر _شیر
اژدر شیر (یا شیر _اژدها) با پاهای جلویی مشابه شیر و پاهای عقبی مشابه پرنده و نیز دُم و بال، از دوره اکدی تا نو_ بابلی نشان داده میشود . من جمله در نقش برجسته دیوار معبد نینورته واقع پر کلهو (نیمرود امروزی) . از آنجا که این مخلوق اغلب بوضوح مذکر نشان داده شده تطبیقهای پیشنهادی با لَمشتو Lamstu و تیامت Tiamat را میتوان کمتر به حساب آورد احتمال دارد که این هیولا ، اسکو Asakku (اسگ Asag) یا انزو Anzo (ایمدوگود Imdugud) بوده باشد. پیشنهاد جدید ،این مخلوق را ناعیروی (Nairu اومو Umu) غرّان (چهار پای آب و هوا) و حیوان خدا ایشکور Iskur به دلیل دهان بسیار باز وی فرض میکند . اژدر شیر شاخداری با دم عقرب با اندک تفاوتی در هنر نو _آشوری یافت میشود بر روی نقوش برجسته سنگی احتمالا متعلق به سناخریب واقع در مالتای ، سه خدای مختلف روی چنین چهارپایی ایستاده اند که احتمالا آشور Assur ,سین Sin (نانا_سوئنNanna _Suen ) و اَدَد Adad (ایشکور) می باشند. }(کتاب فرهنگنامه خدایان دیوان و نمادهای بین النهرین صفحات ۲۰۰ و ۲۰۱)
تصویر مبارزه هرکول با شیر نیمیان
{اسطوره این صورت فلکی زیبا (اسد) و درخشان به خوان اول هرکول، قهرمان افسانه ای یونان، مرتبط می شود. هرکول در این مأموریت موظف بود شیری که در روستای نمیا موجب آزار و اذیت اهالی شده بود را از بین ببرد. جانور درنده عملاً شکست ناپذیر بود و پوست او سخت تر از فولاد مینمود. این شیر از اولاد تیفون، بزرگترین هیولای جهان بود. بنابر برخی داستان ها او توسط تیفون یا سگ اُرتس یا حتی توسط خدای ماه سلن زخم ناپذیر شده بود. غاری که شیر خوفناک و وحشی در آن می زیست و دو راه خروجی داشت و جانور درنده به راحتی میتوانست خود را از یکی از دو دهلیز نجات دهد. اما هرکول که پهلوان دانایی نیز بود برای انجام مأموریتش ابتدا یکی از راه های خروجی را بست و بر سر راه خروجی دیگر به کمین شیر خطرناک و ترسناک نشست و دو ماه طول کشید تا او را پیدا کرد. هرکول با کمان خود نیزه هایی به سوی حیوان پرتاب کرد، ولی نیزه ها به پوست سخت جانور کارگر نیفتاد و کمانه کرد. او بالاخره موفق شد حیوان درنده را با دستان خود خفه کند. } (کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی صفحات ۳۴ و ۳۵)
ادامه دارد…
سلام چرا قسمت های ۱ تا ۸ مطلب عاشورا در وادی این موجودات رو توی سایت پیدا نمی کنم؟ میشه لطفا اگر این سری مطالب تممون شدن همه قسمت ها رو یک جا در قالب یک فایل برای دانلود قرار بدین؟ با تشکر
بله فایل پی دی اف براتون میزارم