انجمن مخفی دیر صهیون۲
{در تحقیقاتم متوجه شدم که ناپلئون واتیکان را غارت کرده بود و جعبه هایی از اطلاعات و جواهر را با خود به فرانسه برده بود. با این حال که گزارش شده است دولت فرانسه برخی از آن را باز گردانید آنها هنوز اسناد به اصطلاح سری و مخفی بیشماری را نگاه داشته اند. این خود در ابتدا دلیل بسیار خوبی برای وجود اسناد دیر صهیون در کتابخانه ملی فرانسه بود.به نظر من اعترافات پییر پلانتارد که اسناد را در آنجا گذاشته بود همیشه تا حدودی مشکوک به نظر میرسد مخصوصا وقتی شما این حقیقت را در نظر بگیرید که او با چندین اتهام جنایی مواجه بود پس او میتوانست به راحتی به دروغ درخواست عفو عمومی کند یا از پیگردهای جنایی فرار کند.
مطالبی که از آن مطلع هستیم:
در اینجا یک دوره یادآوری از آنچه که از انجمن صهیون میدانیم آمده است. یک انجمن محرمانه از راهبان کالابریان، دیر بلژیکی اروال را در سال ۱۰۹۰برای سفر به سرزمین مقدس به عنوان زائر ترک نمود ۵سال بعد، اولین جنگ صلیبی آغاز شد که با تسخیر اورشلیم توسط مسلمانان در سال ۱۰۹۹خاتمه یافت.یکی از بازیکنان کلیدی در موفقیت این کار مخاطره آمیز گادفری شوالیه پارسای فرانسوی از بویلون بود پس از تسخیر اورشلیم، گروهی از راهبان کالابریانی و عده ای دیگر گادفری را به عنوان پادشاه غیر رسمی اورشلیم انتخاب کردند اما او از قبول این لقب سر باز زد و در عوض عنوان حامی”آرامگاه مقدس”را پذیرفت او سپس یک گروه۱۲شوالیه ای به نام انجمن”آرامگاه مقدس”را برپا نمود که سرانجام به شوالیه های تمپلار تکامل یافت.
به دلیل حمایت راهبان کالابریانی از گادفری که بر این عقیده استوار بود که او از نوادگان مروینگیان است -و نیز از نسل داوود شاه از طریق عیسی و مروک- او برای راهبان در صومعه ای بر فراز کوه صهیون مکانی را ساخت از قرار معلوم حدودا بین سالهای ۱۰۹۹ و ۱۱۱۸ این گروه از راهبان(حالا به نام انجمن صهیون معروفند)و مردانی که بعدا شوالیه های تمپلار نامیده شدند یک انجمن شدند و با یک فرماندهی متحد گشتند.هیچ سند مکتوبی از این اتفاق در دست نیست اما انجمن صهیون دیری را بر فراز کوه صهیون تقریبا تا سال۱۲۹۱تصرف کرده بود این زمانی بود که اورشلیم دوباره به تصرف مسلمانان درآمد. کوه صهیون نیز همان جایی است که شوالیه های تمپلار ستاد فرماندهی خود را برپا نمودند.
در حالی که اختلاف نظرهایی در مورد زمان حقیقی تشکیل شوالیه های تمپلار هست، این انجمن در سال۱۱۳۹توسط پاپ بطور رسمی تصدیق شد و بر اساس نوشته های تبار مقدس، جام مقدس، تمپلارها و انجمن صهیون تا زمان واقعه ای به نام”قطع نارون”در گیسرز تا سال ۱۱۸۸متحد ماندند.تاریخچه تمپلارها به نماد قطع نارون نیز اشاره دارد و اولین استاد بزرگ دیر صهیون به عنوان ژان دی گیسرز در لیست رسمی ذکر شده است کسی که استاد قلعه و زمین هایی بود که این رویداد در آنجا به وقوع پیوست من به تصادفی بودن این موضوع شک دارم.
جدا شدن انجمن صهیون و شوالیه های تمپلار مطمئنا حاکی از خصومت و عنادورزی نبود زیرا آنها از قرار معلوم پس از آن برای قرنها با یکدیگر در تماس بودند علاوه بر این عده ای بر این تصورند که این دو انجمن در نوع اطلاعات و دانش خود مشترکات زیادی داشتند و حتی پس از جدا شدن هم با یکدیگر در ارتباط بودند.بعد از تخلیه دیرشان در اورشلیم،انجمن صهیون هزاران سال هم برقرار بود تا اینکه سرانجام در قرن۱۷ جزوی از گروه یسوعیون شد.قابل توجه است که در قرن۱۸کلیسای کاتولیک یسوعیون را سرکوب کرد و تا استقرار مجددشان در سال۱۸۱۴ ادامه داشت.ممکن است این امر به سبب تاثیر انجمن جذب شده صهیون باشد؟
به یاد می آورم زمانی که در کالج، الهیات می خواندم و در مورد سرکوبی یسوعیون و خطر طرد شدن آنها از “کلیسای مادر”آموختم. سپس این گروه بطور ناگهانی اجازه ورود پیدا کردند و پذیرفته شدند آیا ممکن است به این دلیل باشد که زیادی می دانستند و جریان از این قرار است که”دوستانت را نزدیک نگه دار و آن دسته را که بیشتر میدانند حتی نزدیکتر؟”یسوعین عموما بسیار دانشمند و با استعداد هستند و من مطمئنم که تا به امروز بیشتر از آنچه که فاش کنند می دانند.
ارتباطاتی بین انجمن صهیون که از راهبان کالابریانی تشکیل شده بود و کارملیان ها وجود دارد. برای مثال برتلد مقدس،موسس کارملیان ها از کالابریا سرچشمه گرفته بود. فرا لیپی معلم خصوصی بتیسلی در کالابریا می زیسته و به “کارملیت”مشهور بوده است.
ترزای مقدس از لیزه در تعدادی از انجمن های کلیسا ظاهر میشد و همچنین هم اسمانش ترزا از آویلا، یک کارملیت و عارف، مادر ترزا از آگوستین مقدس راهبه کارملیت که بدست متعصبین طی انقلاب فرانسه به قتل رسید.(من با کارملیت بسیار صمیمی هستم بخاطر دوست عزیزم خواهر اِمانیل که عضو صومعه آنها در اسپکان در واشینگتون میباشد.)}
ادامه دارد …
منبع:eitaa.com/soltannasir