⚜️حکایتهای پندآموز⚜️ «تو دلداده ی او باش، او به مشکلاتت رسیدگی میکند ….» امام زمان ارواحنافداه فرمودند: وظیفه ی ماست که به محبین مان رسیدگی کنیم …. ✍️حکایتِ دلدادگی یک جوان شیعه ی ایرانی به دختر دانشجوی مسیحی است، خانمی که ماجرای شنیدنی خودش را اینچنین بیان میکند : من …
ادامه مطلب »اثر میخ عصبانیت روی دیوار دل دوستان
اثر میخ عصبانیت روی دیوار دل دوستان 🔹بچه کوچک بداخلاقی بود که پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت: هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب. 🔸روز اول پسرک مجبور شد ۳۷ میخ به دیوار روبرو بکوبد. 🔹در روزها و …
ادامه مطلب »وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید
وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید ✍️سردار حاج حسین کاجی: بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی …
ادامه مطلب »مرد ثروتمند و رفتن به مشهد
استاد صفایی رحمه الله علیه: 🔷 یکى از ثروتمندان به مشهد آمده بود و مدتها در حرم رفت و آمد مى کرد، ولى نه حالى پیدا مى کرد و نه سوز و جوششى در او ایجاد مى شد. از خودش بدش مى آید و تصمیم مى گیرد که قهر کند …
ادامه مطلب »حکایتی زیبا و خواندنی شکر نعمت
🌼حکایتی زیبا و خواندنی شکر نعمت ✍️روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند. خیلی او را صدا می زند. اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود. به ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری به پایین می اندازد تا …
ادامه مطلب »شکایت سگ از مرد
آیت الله خرازی نقل میکرد: 🔶 آیت الله شیخ عبدالکریم حق شناس رحمه الله علیه گفتند: طبق گفته بعضی از موثقین، در یکی از کوچه های مشهد، سگی بچه به دنیا آورده بود و موجب مزاحمت اهالی آنجا شده بود. 🔶 بالاخره کسی کیسه ای فراهم می کند و بچه …
ادامه مطلب »سهای که هیچگاه چهار نمیشود
سهای که هیچگاه چهار نمیشود 📝 شوخی طلاب با حاج شیخ عبدالکریم حائری در مورد شهریه 🔸 شهریه (= حقوق ماهانه)اى که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم به طلبهها مىداد، ۳ تومان بود که اوایل امر، کفاف خرج طلاّب را مىداد ولى به مرور، با بالا رفتن نرخها و رشد قیمتها، …
ادامه مطلب »همسر علامه طباطبایی
همسر علامه طباطبایی 🔸فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمندی هستید در تبریز. با یک طلبه ساده، ازدواج میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی نجف میشوید. گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! بعد …
ادامه مطلب »اصغر آواره
✨اصغر آواره✨ در قدیم یک فردی بود در همدان به نام اصغرآواره. 👈اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را میشناختند و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش میگفتند اصغر آواره! …
ادامه مطلب »ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
حکایت ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به …
ادامه مطلب »