قانون های من درآوردی؟ جولای 8, 2017 داستان کوتاه ۰ در معبدی گربه ای زندگی می کرد که هنگام عبادت راهب ها مزاحم تمرکز آن ها می شد . بنابراین استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد این روال سال ها ادامه پیدا … ادامه مطلب »