مسکینی… فوریه 3, 2017 داستان کوتاه ۰ مسکینی دیدم با کفش پاره شکر میکردخدا را !!! گفتم :: که کفش پاره شکر خدا ندارد !!؟ گفتا : یکی شکر میکرد …. دیدم پا نداشت !!! ادامه مطلب »