سگی نزد شیری… فوریه 4, 2017 داستان کوتاه ۰ سگی نزد شیری آمد و گفت: با من کشتی بگیر… شیر گفت: من با تو کشتی نمی گیرم ! سگ با صدای بلند گفت : من هم نزد همه ی سگ ها میروم و به آنها میگویم که شیر سلطان جنگل از کشتی گرفتن با من می هراسد ! شیر … ادامه مطلب »