بایگانی برچسب : داستان عاشقی

مرموز؟؟

من حافظه خوب برای حفظ کردن اسم ها ندارم، به همین خاطر همون روزی که اومدم برای هر کدوم از همکارام اسم گذاشتم و اسم اون مرموز بود.چون واقعا مرموز بود،انگار خیلی چیز ها رو میدونست و نمیگفت، موهای بلند مجعد که هیچوقت نمیبستشون، عینک معمولی که انگار از سال …

ادامه مطلب »