{ دین مردم تمدن کارتاژ ۲}
{این اعتقادات نیز در کارتاژ وجود داشت، هر چند جابه جایی آنجا طبعأ مستلزم تکامل ها و اختلافاتی بود که به مراتب تحت تأثیر عناصر لیبیایی، و به عبارت دیگر، تحت تأثیر محیطی قرار گرفت که فنیقیهای غربی با آنها در تماس دایم بودند.
این نکته به طور ویژه ای، در مورد دو خدای کارتاژی به کار می رود که در هزاران کتیبه نذری مکشوفه به طور عمده، به چشم می خورد یعنی: تانیت پنه بعل Tanit pene baal و بعل هامون Baal Hammon، که هر دو در بیشتر این کتیبه ها به گونه ای ذکر شده اند که یک جفت واقعی را تشکیل می دهند. تاریخ این دو خدا، از آن لحاظ فرق میکند که، تانیت تنها پس از سده پنجم ظاهر می شود و از آن به بعد معمولا، بر خدایان دیگر مقدم می گردد، در صورتی که، کتیبه های پیشین، تنها وقف بعل شده اند، که بر روی یک ستون سنگی ساده نشان داده شده است. مدارک اولیه به طور کلی با آنچه که درباره دین فنیقی میدانیم تطابق دارد، در صورتی که آن جفت، آن تکامل و نظام بندی را تشکیل می دهد که باید در سده پنجم قرار داده شود، دوره ای که شاهد تحول در هر زمینه ای بود. اما این تکامل، فاقد اجزای ترکیب دهنده فنیقی نیست، زیرا تانیت دارای سوابق احتمالا شرقی است و در هر صورت، معادل آستارته به شمار می رود و بنابراین مادر – الهه است. از سوی دیگر، اجزای ترکیب دهنده محلی قابل ملاحظه ای مانند نام وجود دارد که ممکن است نتیجه محیط لیبیایی باشد.
بعل هامون پیش از این در شرق وجود داشت و به طور ویژه، از آن، در کتیبه زنجیرلی (سده نهم) نام برده می شود. بر طبق محتمل ترین تفسیرات، این نام، به معنای 《سرور محراب عطر》است و اشاره ای به رسم گسترده تقدیم بخور دارد و از ستون یادمانی که این نوع محراب با نام یونانی آن، یعنی 《تومیاتریون Thymiaterion》، به طور مکرر در آن ظاهر می شود، معلوم می گردد.(تصویر بخور سوز بعل هامون را پیشتر ملاحظه نمودید) از سوی دیگر، ریشه شناسی ظاهری در این جا مانند فنیقیه، دلالت بر غلبه وظیفه بر نام دارد و بنابراین، امکان دارد که این خدا را با ال El فنیقی یکسان بدانیم و نه با بعل، اگر دارد که آن را با هرانیز برابر بدانیم. یکسان دانستن آن با آمون، خدای مصری که پرستش آن تا مدتی در ناحیه لیبی متداول بود، به نظر، یک واقعیت اصلی نمی آید، بلکه یک تکامل ثانوی است، که ظاهرا به هم آرایی نام ها مربوط است. یکسان دانستن نام های یونانی و لاتینی آشکار است: زیرا یونانیان، بعل هامون را مطابق کرونوس (مانند ال فنیقی) و رومیان آن را مطابق ساتورن (کیوان) می دانستند.
متقاعد کننده ترین تصویر این خدا، بر روی ستون یادمانی در سوسه Sousse است: این خدا دارای شکلی انسانی و تاجی بلند و جامه ای دراز و ریش است. وی بر روی تختی نشسته که در دو سوی آن، ابوالهول های بالدار قرار دارند. نیزه ای در دست دارد و دست دیگر را به علامت برکت دادن به سوی مؤمنی دراز می کند. روی هم رفته، این تصویر را می توان به طور نمونه تفنیقی دانست.
نام تانیت در شرق فنیقیه (منظور در آسیا است) ظاهر نمی شود و اگر هم باشد، به ندرت آن را می توان دید: یادآوری از این خدا «تانیت لبنان»، در کتیبه ای ذکر شده که شاید اصل و منشأ شرقی داشته باشد، اما کافی نیست و ممکن است تعبیرات گوناگونی از آن به عمل آید. نشان دیگر، عبارت از جزء ترکیب دهنده بعضی اسامی محلی است (آکتانیت Aktanit آینتانیت Aintanit، کفر تانیت Kafr Tanit) که رونزه واله Ronzevalle، در تعیین جاهای جدید لبنانی از آن استفاده کرده است. اعراب گذاری این نام، به طور فرضی انجام می گیرد، به ویژه از آن جا که، بعضی شهرهای یادمانی در کنستانتین، دارای همان صورت tynt بدون اعراب است. در اینجا می توان افزود که بعضی کتیبه های پونیکی به حروف یونانی، صورت های تینت Thinet و تنیت Thennit را به دست می دهد. البته از آنجا که این کتیبه ها متأخر هستند، شاید شکل های تکامل یافته، ایالتی باشند. اما، این تردید و همچنین این عدم اطمینان درباره اصل و منشا نامی وجود دارد که گاهی، به محیط لیبیایی نسبت داده می شود.
لقب «چهره بعل»، که همراه نام تانیت است، جلب توجه می کند، و به طور واضح، یادآور لقب 《نام بعل》متعلق به آستارته فنیقی و نشانه روشنی از یک وابستگی نخستین به بعل است. این پیوستگی در واقع در کارتاژ، هنگامی که از میان رفت در بالای کتیبه ها آشکار شد. اما در جاهای دیگر مانند هادرومتوم Hadrumetum (از شهرهای کارتاژ در آفریقا) و سیر تا بعل هامون Cirta Baal Hammon، قبل از تانیت و گاهی مستقل از آن، ذکر می شود. این نکته می رساند که پدیده برتر بودن تاتیت، نه تنها متأخر، بلکه محدود به منطقه کارتاژ است.
در هر صورت، تانیت به طور قطع مطابق با استارته، در میان خدایان فنیقی شرقی است. }
ادامه دارد …
منبع: eitaa.com/soltannasir