عاشورا در وادی این موجودات ۱۱

{عاشورا در وادی این موجودات ۱۱ }

{ عالم الاسد ۴}

 

اعراب کواکب پر نور دُب اکبر را بنات النعش می شناختند. و اینگونه که از نقل عبدالرحمان صوفی بر می آید؛ آنان کواکب پای و دست چپ دب اکبر را آهوان می دانسته اند. علی ای حال اگر ما بنات النعش را از صورت فلکی دُب اکبر جدا نماییم. فضای بین بنات النعش و صورت فلکی اسد فضای نسبتاًّ بزرگی می شود که بخشی از این ستارگان که در این فضا قرار دارند در نظر نویسنده رساله اسد نامه گورخرانی است که در آیه ۵۰ سوره مدثر بدان اشاره شده است که از مقابل شیری فرار کرده اند. اعراب شبه جزیره این کواکب را آهوانی می دانسته اند که چون شیر دنبال (دُم) بر زمین زند آنان فرار می نمایند.

نکته۱ از ۵: در این رساله آنچه که بسیار خودنمایی می نماید ارتباط دانش نجوم با ارتباط گرفتن با عالم الاسد است. من باب مثال در بخشی از آن آمده چون ماه وارد منزل … در برج اسد شود. آیه ۳۲ سوره مدثر {کَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿۳۲﴾=نه چنین است [که مى ‏پندارند] سوگند به ماه (۳۲)} در شب با توجه به ماه به تعداد … تکرار شود.
اینجا نکته مهمی وجود دارد که باید بدان بپردازم. هر فردی که در جهان اسلام با آثار صوفیان و عرفای مسلمان نظیر فتوحات مکیه ابن عربی و آثار صدرالدین قونیوی و شرح فصوص جندی و آثار شیخ سعدالدین حمویه نظیر المصباح فی التصوف و سکینه الصالحین و محبوب المحبین و سجنجل الارواح و بعضی رسائل شاه نعمت الله ولی و آثار صائن الدین ابن ترکه اصفهانی و….و آثار علوم غریبه کاران مسلمان که بعضی از آنان از علمای بزرگ شیعه بودند. نظیر کتاب جذوات و مواقیت میرداماد و رسائل محمود دهدار و … آشنایی داشته باشد می داند که معرفت حروفی و تاویلات و اشارات حروفی اعم از معادل ابجدی بعضی کلمات و برابری اش با اعداد مقدس دیگر تا شکل شناسی حروفی و یا استخراج از زبر بینات بعضی کلمات مقدس نظیر استخراج کلمه ایمان از بینه نام علی و اسلام از بینه نام محمد و بعضی اشارات مجهول حروفی که بیشتر در آثار شیخ المشایخ سعدالدین حمویه ملاحظه می نماییم. همه و همه در مجموع یک آگاهی جمعی در باب علم حروف را در اذهان مسلمانان نسبت به تاویلات و تفسیرات غریب حروفی بوجود آورده است. به طوریکه تفسیر و تاویلات حروفی آیات قرآن و استخراج معارف غریب عرفانی از آن و یا از کلمات مقدس برای مطالعه کننده آثار عرفای اسلامی امر غریبی نمی باشد. البته باید گفت در بعضی موارد این تفسیرات و تاویلات بسیار جذاب و محیر العقول است اما در بعضی موارد تاویلات و اشاراتی کم معنی و کم مایه نیز از بعضی نویسندگان صوفیه در این باب دیده شده است که گویی با زحمت فراوان سعی نموده تا از کلمه ای استخراج معارف بنماید. این آگاهی جمعی علم الحروفی و علم الاعدادی به گونه است که افراد مبتدی علوم غریبه کار و حتی بعضی دراویش در عصر ما که شاید دانش زیادی نه در علم عرفان نظری و نه در علوم غریبه دارند. با دیدن یک کلمه ابتدا سعی در محاسبه عدد کلمه به حساب جُمل می نمایند و سپس سعی می کنند عدد را از منظر علم اعداد با دانش _اندک_ خویش تجزیه و تحلیل نمایند و معادل مقدسش را بیابند. علی ای حال سخن فقیر این است که نتیجه این همه تلاش صوفیان و علوم غریبه کاران مسلمان را شما در بطن جامعه عرفان پژوه و علاقه مند به علوم غریبه اعم از معمم و یا مکلا ملاحظه می نمایید. دقیقا شما در جبهه مقابل دشمنان ما در مکتب قبالا نیز شما چنین تاویلات و باریک بینی های حروفی و عددی از آیات تورات و زبور و سایر کتب مقدس را ملاحظه می نمایید. بر طبق کتاب زوهر خداوند جهان را بر اساس ۲۲ حرف عبری آفریده است. به نظر فقیر اینگونه باریک بینی ها ناشی از تاثیر گرفتن از مکتب تصوف اندلس بوده است. اما در سیستم های علم الحروف و گفیر (جفر یهود) نیز، یهودیان و انجمن های مخفی غربی بسیار پیشرفت نموده اند. بخش زیادی از رسائل و کتب خطی مسلمانان نیز در اختیارشان است. آنان چه در سیستم های علم الحروف خویش و چه در سیستم های علم الحروف ما مسلمانان نرم افزارهای قدرتمند ساخته اند و در کُد گشایی بسیار پیشرفت نموده اند. و جدا تلاششان جای تحسین دارد. اما با اینهمه اگر بخواهم منصفانه در حد اطلاعات خویش از دو جبهه قضاوت نمایم علمای جهان اسلام در علم الحروف و جفر و تکسیرات حداقل یک سر و گردن بلکه بیشتر از آن از جهودان و غربی ها جلوتر هستند. منتهی تعداد چنین علمایی در جهان اسلام اندک است و طبیعتا عدم آموزش علم الهی و اینکه هر کسی خود باید بدانجا برسد تا از لدنش بجوشد. باعث شده است که کیفیت این داشتگی جهان اسلام و علمای مسلمان در تقابلات خیلی موثر نباشد و البته جبهه سفید تا از عالم الهی دستور ندهند معمولا دخالت نمی نمایند.

تصویر صورت فلکی دُب اکبر که اعراب آن را به صورت بنات النعش می شناختند. (کواکب هفت گانه بنات النعش در تصویر با رنگ قرمز مشخص شده است) و کواکب پایین بر دست و پاهای خرس بزرگ را آهوانی می دانستند که چون شیر (صورت فلکی) اسد دم بر زمین زند فرار می نمایند.

تصویر صورت فلکی اسد Leo و صورت فلکی شیر کوچک Leo minor که بر بالای صورت فلکی اسد و زیر پای دُب اکبر قرار دارد. صورت فلکی شیر کوچک صورتی متاخر است. بر طبق نقل گری مکلر در کتاب صورت های فلکی کواکب صورت فلکی شیر کوچک در نزد اعراب آهوان می باشند.

تصویر صورت فلکی بزرگ دُب اکبر که با رنگ صورتی می توانید آن را تشخیص دهید. در پایین تصویر صورت فلکی اسد Leo قرار دارد که با رنگ زرد مشخص شده است. در بین دست و پای دُب اکبر و صورت فلکی اسد گروهی دیگر از ستارگان قرار دارند که با رنگ نارنجی مشخص شده است. که این ستارگان، ستارگان صورت فلکی شیر کوچک می باشند. بر طبق نقل عبدالرحمن صوفی در کتاب صور الکواکب اعراب کواکب موجود در دست و پاهای دُب اکبر را آهوانی می دانستند که چون شیر دم بر زمین زند می گریزند. و بر طبق نظر دکتر گری مکلر کواکب صورت فلکی شیر کوچک نزد اعراب آهوان هستند.
شاید بتوان بین دو نظر بگونه ای جمع کرد. و کلیه کواکب این منطقه را گله ای از آهوان و بر طبق نویسنده رساله اسدنامه گورخرانی دانست که از مقابل شیری می گریزند.

ادامه دارد…

منبع:https://eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

کمربند حضرت سلیمان ۳

     {شواهدی بر نوشته های پیشین ۴}          { کمربند حضرت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *