{پریکانیان مادی و پریان ۳}
یکی از دلایلی که شاید پریان در ادبیات مزدیسنای متاخر و دوره ساسانی بر موجودات اهریمنی اطلاق شده است این باشد که اکثر قریب به اتفاق پریان در جغرافیای ایرانشهر بر دین کهن ایرانی می باشند. و بر عهد و پیمان میترا (مهر) می باشند و البته ریاست آنان به نظر بنده با آناهیتا می باشد و بیشتر با وی مرتبط می باشند. زیرا همانگونه که پیشتر گفته شد پریان سیمیاگرند و دانش سیمیا با کوکب زهره مرتبط است. همچنین طنازی پریان و لطافتشان و علاقه شان به هنر و موسیقی و شعر و نقاشی و … همه احکام کوکب زهره است. در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است ما پریان زرتشتی هم داریم اما در اقلیت می باشند.
اما حال به امکنه پریکانی ها و داستان پریانشان بپردازیم. در نشان دادن مکان پریان و قوم پریکانی باید بدین نکته توجه نمود که پریان چون خلقتشان از آب است. به دو گروه بحری و بری تقسیم می شوند. پریان دریایی معمولا نیم تنه بالایی انسان گونه و پایین تنه ماهی مانند دارند. که برای دقایقی یا ساعاتی چون وارد خشکی شوند می توانند نیم تنه پایینی ماهی مانند خویش را به صورت پای انسانی درآورند.
نکته : پریان دریایی انسان گونه هم وجود دارد که اساسا نیم تنه ماهی مانند ندارند.
اما پریان بری (خشکی) چون موجودات آبی هستند زیستگاهشان در کنار رودها و چشمه ها و برکه ها و دریاچه ها و تالاب هاست. یعنی جایی زندگی می نمایند که هم آب وجود داشته باشد هم به بُعد و عالم زندگی آنان راه داشته باشد. در توضیح باید گفت اینگونه به نظر می آید که در کنار یک چشمه گاه ممکن است یک یا دو یا سه یا بیشتر دریچه به عالم این موجودات وجود داشته باشد. در یک فضایی به طول پنج متر و عرض یک متر در بُعد ما سرزمینی متعلق به آنان وجود دارد که اگر شخص وارد شود خود دارای دشت ها و کوه ها و حتی رودها ممکن است باشد.
ذکر این نکته شاید خالی از لطف نباشد که بیشترین تعداد پریان در جغرافیای امروزی ایران در ناحیه جنگل های هیرکانی می باشند که از خراسان شمالی شروع و در اران (جمهوری باکو) پایان می پذیرد. در کل خاور نزدیک باستان نیز بیشترین تجمع آنان در جغرافیای جنگل های هیرکانی و بخشی از قفقاز و آناتولی می باشد.
اما حال جغرافیای قبیله پریکانیان ماد
در شرق استان اصفهان درست در جایی نزدیک تالاب گاوخونی شهری وجود دارد که ورزنه نامیده می شود. شهر ورزنه آخرین سکونتگاه زاینده رود است و پس از آن این رود به تالاب گاوخونی می ریزد. تاریخ دانان و محققین در ریشه یابی نام ورزنه گمانه زنی هایی نموده اند و معنی ورزنه را کشت و کار بر روی زمین دانسته اند که به نظر ما درست نیست. ورزنه در شرق استان اصفهان، درست در جایی قرار دارد که قوم پریکانی سابقا مستقر بودند. نام ورزنه در ارتباط با نام روستای آیینه ورزان دماوند و آبشار آن و در ارتباط با آبشار ورزان منطقه توالش استان گیلان است. نام واژه ورزان همان زروان zarvan بوده است که مغان زروانی ساسانی ما احتمالا در دوره اسلامی جای واک 《و》 و 《ز》 را در نام آن عوض نموده اند تا از شناخته شدن منطقه و ریشه کهن آن جلوگیری نمایند تا از تعقیب و آزار تازیان مهاجم مصون بمانند. البته این احتمال هم دارد که تغییر نام زروان به ورزان در دوره ساسانی و تحت تاثیر فشارهای موبدان زرتشتی بر زروانیان انجام شده باشد.
مناطق زروانی ورزنه اصفهان، آیینه ورزان دماوند، ورزان تالش و شهر کبودرآهنگ (کبوترآهنگ) در استان همدان مکان زندگی دو گروه از خاندان های پریان مهردینی است. نام این دو خاندان، ام کبوتران سفید و ام کبوتران خاکستری می باشد. ام کبوتران سفید مکان اصلیشان ورزنه اصفهان است. در نتیجه ورزنه اصفهان مکان اصلی حضور پریکانیان در سمت شرق بوده است. و کبوترآهنگ همدان که به غلط کبودرآهنگ نامیده می شود مکان زندگی پریان کبوتر خاکستری می باشد و مکان دوم استقرار پریکانیان در مادستان و غرب ایران می بوده است.
شهر ورزنه اصفهان همین امروز هم به شهر کبوتران سفید معروف است و چون بیگانه ای در این شهر وارد شود ملاحظه می نماید که بانوان در این شهر چادر سفید بر سر می نمایند. 😊 و خبری از چادر سیاه سنتی نیست. عده ای این رسم سفید پوشیدن بانوان ورزنه را مربوط به دوره زرتشتیان می دانند. و ریشه شهرت ورزنه به شهر کبوتران سفید را در سفید پوشی بانوان ورزنه ای می دانند که این غلط است. زیرا همانگونه که گفته شد ورزنه در دوره ساسانی مکان زندگی مغان زروانی بوده است که باقی مانده پریکانیان مادی بوده اند. و علت نام گذاری شهر به شهر کبوتران سفید ریشه در زندگی خاندان پریان کبوتران سفید در شهر ورزنه دارد.
نکته جالب دیگر در مورد ورزنه وجود برج کبوترخانه در این شهر می باشد.
ادامه دارد …
منبع:eitaa.com/soltannasir