جهان بینی گنوسی در رساله خفیه یوحنا ۶

 

{آشنایی با جهان بینی گنوسی در رساله خفیه یوحنا ۶}

 

ادامه نکته ۱: نکته مهم در مورد ترکیب یهوه الوهیم این است که در ابتدای کتاب پیدایش آنجا که سخن از آفرینش جهان است تنها از الوهیم یاد شده است. هر چند که فعل مفرد بکار برده شده اما همانگونه که گفته شد الوهیم معنای خدایان را می دهد. (مثال آیه اول پیدایش: בראשית ברא אלוהים برشیت بارآ الوهیم= در ابتدا خدایان خلق کرد.
این معنی درست آیه است اما چون فعل مفرد با فاعل جمع همخوانی ندارد اینگونه ترجمه می نمایند در آغاز خداوند خلق کرد. )
اما در ادامه چون سخن از آفرینش انسان و سپس اخراج از عدن است. از ترکیب یهوه الوهیم استفاده شده است که مترجمین تورات آن را به اشتباه و یا تعمدا به معنای خدای خدا ترجمه کرده اند. که این معنی حتی در ادبیات عبری ترکیبی ناهمگون است. بلکه همانگونه که گفته شد از نظر لغوی معنی درستش یهوه خدایان یا خدای خدایان است. به یک نمونه توجه نمایید ::point_left: (ויאמר יהוה אלוהים הן האדאם היה כאחד ממנו לדעת טוב ורע …(فصل ۳ آیه ۲۲)و یهوه خدایان گفت اینک آدم در دانستن خوبی و بدی چون یکی از ما گشته است.)
همانگونه که‌ ملاحظه می نمایید در این آیه یهوه خدایان می گوید که آدم پس از خوردن میوه درخت و دانستن خوبی و بدی چون :point_left:یکی از ما شده است. این یکی از ما یعنی یهوه ی کتاب پیدایش خود را یکی از خدایان‌ می دانسته که خود رئیس خدایان‌ دیگر بوده است و آدم با خوردن میوه و معرفت خوبی و بدی چون‌ یکی از آنان شده است. از چه کسانی ؟ از خدایان
این ترکیب یکی از ما مورد توجه گنوسی ها در گذشته و گنوسی های عصر جدید و طرفداران نظریه فرازمینی ها قرار گرفته است. مفسرین کتاب مقدس هم نتوانستند پاسخ درست و قابل قبولی به‌این مطلب بدهند. یکی از تفاسیر آنان این است که منظور از یکی از ما یهوه و فرشتگانش است. طبیعی است که خداوند فرشتگان را چون خود نمی داند و بقدری مطلب برای رد چنین ادعایی در خود کتاب پیدایش هست که تنها ایمان‌ داران یهودی و مسیحی می توانند. از این چالش ها بدلیل ایمانشان‌ بگذرند و ایمان خویش را حفظ نمایند. البته همان گونه که گفته شد ما مسلمانان‌براحتی می توانیم از این‌چالش ها شانه خالی نماییم زیرا می توانیم‌ بگوییم‌ کتاب پیدایش تحریف شده هست.

پ ن: ناگفته نماند بنده هم به مانند اسپینوزا قائل به تحریف تورات فعلی هستم. چون در بخشی از آیات گویی یک راوی انسانی دارد مطالبی را در مورد موسی کلیم الله نقل می نماید. البته نقدهای محتوایی اسپینوزا به تورات‌ فعلی بیش از این یک مورد است. همچنین بین بعضی آیات تورات و آیات قرآن مجید در نقل بعضی داستان ها اختلافاتی هست که بنده آیات قرآن را اصل و مبنا می دانم.

اما با اینحال سعی می نمایم که به مسائل از جنبه تطبیقی نیز نگاه نمایم. تقریبا با نگاه تطبیقی آنگونه که بنده بدان دست پیدا نموده ام می توانم بخشی از اشکالات شرک آمیز کتاب پیدایش را پاسخ دهم. (پاسخ به همه شاید ممکن نباشد) اما باید در نظر داشت در نگاه تطبیقی اسلام با اسطوره و ادیان دیگر شما باید از بینش رسمی دین باوران به آن دین کمی فاصله بگیرید. یعنی نمی توانید با قرائت رسمی متکلمین آن دین دست به تطبیق بزنید و اینکار تطبیق را حداقل برای بنده به عنوان یک مسلمان شیعی که از قضا در ایران هم ساکن هستم مشکل می نماید.

۲: روح‌های هفت گانه را می توان با نفوس فلکی مرتبط دانست. زیرا هفت ایزدی که گنوسی ها بدان ها اعتقاد داشتند هر کدام ایزد یک کوکب و حاکم‌ بر یک آسمان بودند. همچنین شاید بتوان روح های هفت گانه را با کالبدهای هفت گانه در نزد هندوان نیز سنجید.

۳: ۳۶۰ فرشته ای که طبق اعتقاد گنوسی ها تن‌ انسان را خلق کردند را می توان در عالم صغیر (جسم‌انسان) با ۳۶۰ رگ خونی موجود در بدن که قدما بدان قائل بودند مرتبط دانست.

تصویر سمت راست ایزد نینورتا از جمله موجودات مورد پرستش مردم میان رودان. نینورتا در نظر مردمان بابل و آشور رب النوع صورت فلکی شکارچی یا جبار می باشد. تصویر سمت چپ صورت فلکی شکارچی در آسمان است.

{رنگین کمان
تاج ایزد نینورته ninurta به شکل قوس و قزح توصیف شده بود. منزات manzat، واژه اکدی رنگین کمان، نام الهه و ستاره ای در صورت فلکی مرآه السلسله نیز بوده است. احتمالا این همان ستاره ای است که بر روی یک کودورو kudurru به شکل رنگین کمانی که روی سر اسبی خم شده، نشان داده شده است. (ستاره ای که به آن اسب می گفتند نزدیک ستاره رنگین کمان، قرار دارد)
همچنین 《رنگین کمان》 نام ادبی شهر اوروک uruk، نیز بوده است. } (کتاب فرهنگنامه خدایان، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان ص ۲۵۴)

نکته : بر اساس متن فوق ظاهرا در نزد مردمان میان رودان دو ستاره به ایزد رنگین کمان منسوب بوده است. یکی ستاره ی موجود در تاج و یا کلاه صورت فلکی نینورتا (جبار) و دیگری ستاره یا سحابی ای نزدیک ستاره آلفا آندرومدا که سراسبی نیز نامیده می شود. پیشتر نوشته شد که انجمن مخفی دیر صهیون با ایزدبانوی ایریس (رنگین کمان) و زنبق ارتباط دارد.

تصویر sah ساح یا سَح از ایزدان مصری و رب النوع صورت فلکی شکارچی نزد مصریان باستان.
همسر وی سوپدت بود که در یونان باستان به نام سوتیس الهه ستاره سیریوس (شعرای یمانی) شناخته می شد. طبق نظر بعضی محققین Sah بعدها با ایزد مهمتر یعنی اوزیریس و سوپدت با ایسیس، همسر اوزیریس اینهمان شد. (این نظر گروهی از مصرشناسان و اسطوره شناسان است نه همه آنان)
در متون هرمی پادشاهی قدیم از Sah غالباً بعنوان “پدر خدایان” نام برده می شد. اینگونه تصور می شود که مصریان اعتقاد داشتند که فرعون ها پس از مرگشان به صورت فلکی شکارچی (اوریون) سفر می کنند.

 

 

تصویر زیبای صورت فلکی شکارچی در آسمان شب به نظر می رسد منطقه ای که با رنگ زرد مشخص شده است همان تاج نیونورتا است که با رنگین کمان مرتبط بوده است.

در روایتی از امیرالمومنین علی علیه السلام اینگونه آمده: 《ابن الکواء از امیرالمؤمنین علی(ع) از قوس قزح پرسید، و آن‌حضرت فرمود: «مادرت در عزایت باد! اى ابن کوّاء مگو: “قوس قزح”؛ زیرا :point_left:قزح نام شیطان است، بلکه بگو: “قوس الله”که هرگاه ظاهر گردد ارزانى و فراوانى بسیار آشکار گردد.》
مضمون این روایت که قزح نام شیطانی است تقریبا مورد اتفاق علمای اسلام است و اهل سنت نیز چنین روایتی را دارند. در شیعه نیز شیطان بودن قزح از دیگر معصومین نیز روایت شده است بنابراین مضمون روایت صحیح و تقریبا مورد اجماع است.

نکته: گفته شد که رنگین کمان در نظر قدما با صورت فلکی شکارچی مرتبط است و قُزَح نام ایزدی شیطانی بود که اعراب در دوره جاهلی وی را می پرستیدند و با رنگین کمان مرتبط بود. با توجه به این مطلب می توان بین نام واژه قُزَح و نام سَح یا ساح ارتباط برقرار کرد. که در اثر تغییراتی زبانی سَح تبدیل به زَح شده است. و با قرار گرفتن ق در ابتدای کلمه تبدیل به قُزَح شده است.

 

نمونه اضافه شدن حرف قاف به ابتدای یک کلمه در زبان عربی را می توان در کلمه قلب نشان داد.
در زبان اکدی که یکی از کهن ترین زبان های شاخه سامی است. قلب به صورت Lib نامیده می شود. در زبان آرامی آشوری این واژه به صورت Leba تلفظ می شود. در زبان عبری به صورت לב لو lev تلفظ می شود. اما لب leb می نویسند. یعنی لب leb می نویسند لو lev تلفظ می نمایند.
همانگونه که‌ ملاحظه می نمایید قلب در دیگر زبان های سامی از دو حرف اصلی و بی صدای ل و ب تشکیل شده است که گاه حروف صدادار و یا مصوت گرفته است. اما شکل اصلی و کلی کلمه همان لب است. اما در زبان عربی ق در ابتدای آن آمده است و کلمه قلب را ساخته است.

لطیفه : لب به حساب جمل ۳۲ است اما عدد قلب به ابجد ۱۳۲ است که با عدد اسلام ۱۳۲ مطابقت دارد. می توان اینگونه گفت که ق بر لب در نزد اعراب اضافه شد تا قلوب اعراب آماده پذیرش دین اسلام در قرن های بعد شود.

 

تصویر نخمت با تاجی کرکس شکل از ایزدان مورد پرستش مصریان باستان

{نخبت
نخبت کرکس – خدابانوی مصر علیا و شهر نخب Nekhb در ساحل رود نیل روبه روی نخن Nekhen یا هرقلیوپولیس heirakonpolis (هرکانوپولیس) محل مرکز کیش شاهین_ خدا حورس بود. این دو شهر از دیرباز به عنوان پایتخت مصر علیا با هم پیوند داشتند. دستیابی نخبت به قدرت با اهمیت یافتن حورس و وحدت دو سرزمین همراه و با این همه پیوند استوار حورس با مصر علیا و نخبت خدابانوی حامی جنوب بود. در روزگاران کهن خدای بزرگ سرزمین نخبت ست بود و با جانشین شدن تحوت به جای ست، نخبت از اهمیت جدیدی برخوردار شد. در آن روزگار اهمیت حورس و ست در نشان نمادین سامتاوی Samtavi [نماد وحدت دو سرزمین] متجلی می شد و بعدها نخبت و پس از وی بوتو از چنین نقشی برخوردار و نشان وحدت دو سرزمین شدند. نخبت مجذوب اسطوره خورشیدی شد و در این نقش دختر رع و چشم راست او بود. در زمینه اساطیر اوزیریس نیز نخبت زن خنتی – امنتیو (Amenti_ Khenti)
نخستین ساکن غرب و این اندیشه بدون تردید متکی بر این پندار بود که مردگان فرودست به صحرا و جائی که طعمه لاشخور می شدند اعزام می شوند.}

 

تصویر کرکس خاص مصری که‌ حیوان منسوب به ایزدبانوی نخبت بوده است.

{نخبت با زمینه ها باروری اوزیریسی نیز پیوند داشت و در چنین نقشی زن حاپی Hapi، گشاینده دروازه های نیل به اقیانوس آغازین بود. نخبت در این نقش خدابانوی مادر و حامی تولد کودکان و به هیات ماده گاوی وحشی و حتحور ترسیم می شد. نخبت در تصاویر غالبأ به هیأت زن یا کرکسی که تاج نیل علیا را بر سر داشت و با شمایلی مهیب ترسیم می شد. در این تصاویر نخبت به ویژه پاسدار شاه و بر فراز سر شهریاران بال گشوده و در حالی که در چنگ خود حلقه ائی سلطنتی یا مگس رانی داشت ترسیم می شد. }(کتاب اساطیر مصر ورونیکا ایوانس ص ۱۳۸)

پیشتر از ker ها در اساطیر یونان سخن گفتیم. نخبت هم به نظر موجودی اهریمنی است که با کرکس و عالم مردگان مرتبط است. معبد اصلی نخبت واقع در شهر نخب در مصر علیا قرار داشت. نام واژه نخبت به واژه نکبت در زبان عربی نیز شباهت دارد. نکبت در ادبیات عرب مصدر مره از نکَب است. خود واژه نکَب نیز به واژه نخب مصری شباهت دارد که نام شهر مقر پرستشگاه نخبت بوده است.

تصویر منطقه مزدلفه یا مشعرالحرام در مکه

{از ابن عباس نقل شده که گفت《نگویید قوس قزح، زیرا قزح نام شیطان است و بگویید قوس الله》. و از عبارت های یاقوت(حموی) می توان این نکته را دریافت که قزح، نامی است بر کوه مزدلفه در حجاز اطلاق می شده است. و در قاموس فیروزآبادی آمده است که قزح نام فرشته موکل بر ابرهاست. پس اگر تصور کنیم که قزح یکی از خدایان متعدد اعراب جاهلی ست، چندان دور نرفته ایم. … اسمیت معتقد است که آتش هایی که قبیله ی قریش در مزدلفه بر می افروخته اند، به نشانه ی تقدس خدای قزح بوده است. } (کتاب باورها و اسطوره های عرب پیش از اسلام محمود سلیم الحوت صص ۱۸۱ و ۱۸۲)

نکته مهم : اینکه اعراب جاهلی مزدلفه را قزح می نامیدند و برای وی در آنجا آتش روشن می نمودند محل تامل است. باید توجه داشت که در خود خانه کعبه بت های ایزدان‌ متعددی وجود داشت. همانطور که‌می دانیم اعراب جاهلی نیز حج انجام می دادند و حجشان‌ توام‌ با آیین های شرک آمیز بوده است. به نظر بنده ایزدان‌ مختلف از مراسم حج اعراب جاهلی حظ و نصیب می بردند. یعنی مکان‌ مقدس مکه و اعمال عبادی اش توسط شیطان و ایادی اش محلی برای شارژ ایزدان‌ شده بود.

نقشه منطقه مشعر الحرام یا مزدلفه در مکه

{ مشعرالحرام
محدوده وسیعی است بین عرفات و منی در سرزمین مزدلفه که از مازمین تا وادی محسّر به طول ۴۳۷۰ متر امتداد دارد. مشعرالحرام داخل حرم است و وقوف در آن از ارکان حج می باشد. بر حاجیان واجب است که بین الطلوعین شب دهم ذیحجه را در آنجا وقوف نمایند. مستحب است حاجیان حضور در این‌سرزمین را با ذکر و مناجات سر کنند و سنگریزه های رمی جمرات را از آنجا جمع کنند. قرآن:《لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ ﴿۱۹۸﴾بر شما گناهى نیست که [در سفر حج] از فضل پروردگارتان [روزى خویش] بجویید پس چون از عرفات کوچ نمودید خدا را در مشعر الحرام یاد کنید و یادش کنید که شما را که پیشتر از بیراهان بودید فرا راه آورد (۱۹۸)》(سوره مبارکه بقره)}(دانشنامه حج)

نکته: در مزدلفه که توسط مشرکین به قزح (سَح) مرتبط شده بود سنگریزه رمی جمرات به اُبلیسک که‌ نماد متعلق به رع دیگر ایزد مصری است جمع آوری می شود.

 

ادامه دارد …

منبع:eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

باز سپید ۴

 باز سپید ۴  مجوعه ای از شباهت هایی که بین بعضی آداب و رسوم و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *