داستان گل سرخ (رُز)۱۲

داستان گل سرخ (رُز)۱۲

گفته شد که گل سرخ (رُز) با موجودی که یونانیان وی را ائوس و رومیان وی را به نام اُرورا می شناسند ارتباط دارد و گفتیم این موجود در نظر آنان ربه النوع سپیده دم است که با انگشتان چون گل سرخ خویش در ورود خورشید را به جهان ما باز می نماید. این موجود داستان و اسطوره ای عاشقانه و بسیار کهن دارد که در متون اسطوره ای شناخته شده کلاسیک در دسترس نیست. اما داستان وی در افسانه های فولکلور اروپایی وجود داشته است که با داستان دیگری که متعلق به عصر اساطیری تاریخ یونان بوده  درآمیخته است و به صورت تحریف شده درآمده است. این داستان تحریف شده فولکلور توسط شارل پرو در قرن هفدهم به صورت رمان زیبای خفته در جنگل نگارش شده است. سپس موسسه والت دیزنی در سال ۱۹۵۹ کارتونی را بر اساس این رُمان ساخت و راهی بازار نمود. کارتونی که شاید چندین نسل با آن خاطره داشته باشند. در چند سال اخیر نیز فیلمی دو قسمتی به نام (مالفیسنت=maleficent) بر اساس این داستان فولکلور ساخته شده است که آنجلینا جولی نقش منفی این فیلم دو قسمتی را بازی نموده است. البته ناگفته نماند که کارتون زیبای خفته با آنچه که شارل پرو نویسنده فرانسوی به عنوان داستان زیبای خفته در جنگل نوشته است تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد! من باب مثال در رمان زیبای خفته در جنگل نوشته شارل پرو که ظاهرا ترجمه دقیقش به زبان فارسی وجود ندارد.  زیبای خفته به مدت صدسال به خواب می رود تا شاهزاده ای پیدا می شود و وی را از خواب بیدار نماید. حال آنکه در کارتون زیبای خفته وی از کودکی با پرنس فیلیپ نامزد شده است و در شانزدهمین سال تولدش با وی برخورد می نماید و عاشق یکدیگر می شوند.

همانگونه که گفته شد داستان زیبای خفته ناشی از در هم آمیختن دو داستان است. داستان اول اسطوره ای کهن از ایزدبانوی سپیده دمان و دیگری داستان اریکتونیوس یا اریختونیوس پسرخوانده آتنا ربه النوع خرد در اساطیر یونان  است. با نشان دادن شواهد اینکه چگونه یک داستان دوره عصر اساطیری تاریخ یونان (داستان آتنا و اریختونیوس) در داستان زیبای خفته وارد شده است. کهن بودن روایت زیبای خفته را ثابت خواهم نمود و این نشان می دهد که شارل پرو نویسنده اصلی داستان زیبای خفته نیست. بلکه زیبای خفته داستانی فولکلور بوده که شارل پرو آن را به گونه ای که می دانیم و مشهور است بازنویسی کرده است. اینکه شارل پرو خود، دو داستان اسطوره ای ایزدبانوی سپیده دمان و داستان دیگر عصر اساطیری تاریخ اروپا (داستان آتنا) را با هم آمیخته و یا این آمیختگی متعلق به دورانی کهن تر است را بنده نمی دانم. اطلاعات بنده از خود شخصیت شارل پرو نیز اندک است و نمی دانم آیا وی وابستگی ای به انجمن های مخفی در اروپای قرن ۱۷ داشته است یا خیر? اما تقریبا اطمینان دارم که این آمیختگی تصادفی نبوده و نیست و توسط انجمن های مخفی مشرکانه که دشمن آتنا و پرسی (برساوش برنده سر غول مدوسا)بوده اند صورت گرفته است.

اما در مورد موسسه والت دیزنی و وابستگیشان به بنگاه های صهیونیستی و انجمن های مخفی به اندازه کافی مطلب وجود دارد. فقیر بالشخصه نمی دانم که شارل پرو می دانسته که در حال نوشتن چه داستان مهم اسطوره ای است یا خیر ?! اما به شما نشان خواهم داد که والت دیزنی آگاهانه کارتون زیبای خفته را ساخته است و کاملا می دانسته که دارد چه داستانی را روایت می نماید. در پس این کارتون که در سال ۱۹۵۹ میلادی ساخته شده است چنان مفاهیم اسطوره ای گنجانده شده که فراتر از ژانر کودک و نوجوان است و فراتر از سطح فکری مردمان ۷۰ سال پیش است. بنده تعمدا مبنای روایت داستان گل سرخ را بر روایت موسسه والت دیزنی می گذارم زیرا هم تصویری است و ماندگاریش در ذهن بیشتر است هم کاملاً آگاهانه ساخته شده است و هم به نظر بنده به روایت اسطوره ای داستان گل سرخ نزدیک تر است. و بخشی از اشکالات داستان پرو در آن تصحیح شده است.

زیبای خفته بخش اول

نام پرنسس داستان، ارورا aurora ربه النوع سپیده دم در اساطیر روم است. همتای یونانی اش ائوس و همتای هندی وی اوشاس نام دارد.

پدر و مادر ائوس در اساطیر یونان از نخستین دودمان خدائی، یعنی از تیتان ها می باشند. وی دختر Hyperion و theia می باشد. بنابراین ما پدر و مادر ارورا را در این داستان، همتای Hyperion و theia می دانیم.

ماجرای زیبای خفته به ظاهر متعلق به اروپای مسیحی می باشد. اما همانگونه که گفته شد در اصل ترکیب داستان کهن اسطوره گل سرخ با داستانی دیگر در عصر اساطیری تاریخ یونان می باشد.

پرنس فیلیپ داستان ما نیز شوهر ارورا (ائوس) یعنی ایزد آسترائوس (astraus) می باشد. که رب النوع آسمان شب پر ستاره است. پدر فیلیپ نیز بر طبق این نظر (Crius) و مادر وی ائوریبیا (Eurybia) می باشد. در اساطیر ودایی سوریا ایزد خورشید شوهر اوشاس همتای هندی ارورا می باشد.

این سه پری در زیبای خفته ارتباطی با اسطوره گل سرخ ندارند و از داستان آتنا ربه النوع خرد در عصر اساطیری تاریخ یونان وارد داستان گل سرخ شده اند. این سه پری همان دختران سکروپس که پدرشان نوعی پری دریایی بوده می باشند.

 

 

زیبای خفته بخش دوم

بنا به نقل اساطیر یونانی دختران سکروپس پدرشان نوعی پری دریایی بود: هرس، پاندروسوس و آگلوروس نام این سه پری بوده است. آتنا پسر خوانده خویش اریکتونیوس Erichthonios را به این سه پری سپرد تا بزرگ نمایند.

شخصیت منفی جادوگر کارتون زیبای خفته

شاید در اولین نگاه یاد لیلیت عبرانی و لامیای یونانی و ام صبیان عربی بیفتیم که در همان ابتدای دوران نوزادی، آنها را دچار مشکل می نماید. زیرا این شخصیت اهریمنی در ابتدای تولد نوزاد حاضر می شود و نفرین خویش را نثار کودک می نماید اما وی لیلیت نیست! وی شخصیتی ترکیبی است که از ترکیب دشمن ارورا در اساطیر یونانی با شخصیت آتنا ربه النوع خرد ساخته شده است. دشمن ارورا (سپیده دم) در اساطیر علی القاعده یا باید ربه النوع شب یعنی نیکس باشد ! یا باید ربه النوع غبار و تاریکی آشلیس achlys باشد که دختر نیکس است. اما پیروان انجمن های مخفی تعمدا شخصیت آتنا را با وی (دشمن سپیده دم) در آمیختند. و اینگونه داستان پسرخوانده آتنا اریکتونیوس در داستان گل سرخ وارد شده است.
توجه نمایید که آتنا جزو ایزدان المپی است. یعنی تولد وی مدت ها پس از ائوس (ارورا) بوده است.

 

تصویر پریان هرس، پاندروسوس و آگلوروس. پدرشان سکروپس نوعی پری دریایی بود. آتنا پسر خوانده خویش اریکتونیوس را به این سه پری سپرد تا وی را بزرگ نمایند.

{{اریکتونیوسErichthonios یا Eriktonius

اریکتونیوس_یکی از نخستین پادشاهان آتن می باشد. درباره نسب او اخبار مختلفی نقل شده. عده ای _Atthis دختر Cranaos را مادر وی دانسته اند. ولی اغلب نویسندگان را عقیده بر آنست که وی در نتیجه عشق هفائیستوس (شهوت ایزد آهنگری) به آتنا، متولد شد. در این باره چنین معروف است که روزی، آتنا برای سفارش مقداری اسلحه بکارگاه هفائستوس رفت و هفائیستوس با مشاهده او عاشق وی شد. آتنا از آنجا گریخت و هفائیستوس با آنکه لنگ بود خود را به او رسانید و در حالی که با آتنا درآویخته و آتنا به شدت از خود دفاع می کرد مقداری از نطفه او به پای ربه النوع ریخت. آتنا در عین نفرت و بیزاری، آن‌ پلیدی و کثافت را با یک پارچه پشمی از خود سترده آنرا بزمین افکند. «زمین»، که به این ترتیب تلقیح و باردار شده بود طفلی بوجود آورد که آتنا او را ضبط کرد و اریکتونیوس نام گذاشت(مرکب از دو کلمه و به معنی پشم و زمین). }

تصویر سمت چپ آتنا ربه النوع خرد که اریکتونیوس پسر خوانده خویش را در دست دارد.

تصویر پایین گایا ربه النوع زمین که با ریختن منی هفائیستوس ایزد آهنگری باردار شد و اریکتونیوس را بدنیا آورد.

تصویر سمت راست سکروپس نوعی پری دریایی که آتنا اریکتونیوس را به سه دختر وی سپرد تا وی را بزرگ نمایند.

{ آتنا بدون اطلاع خدایان، کودک را در معبدی نهاده آن را به یکی از دختران cecrops سپرد (آگلوروس).
دخترها از روی کنجکاوی، سبد را گشودند و کودکی را که دو مار مراقب او بودند، مشاهده کردند. بنا به پاره ای روایات قسمت پایین کودک هم، مانند اغلب موجوداتی که از زمین متولد شده اند، به شکل دم ماری بود و یا به قولی، به محض آنکه سبد باز شد، کودک به صورت ماری گریخت و به پشت سپر ربه النوع (آتنا) پناه برد. دختران جوان از شدت ترس دیوانه شده، خود را از فراز تخته سنگهای آکروپل به زیر افکنده جان سپردند.
آتنا، اریکتونیوس را درمحوطهٔ مقدس معبد خود پرورش داد و چندی بعد سکروپس، (پری دریایی و پدر آن سه پری که اریکتونیوس را بزرگ نمودند) اختیار سلطنت را به او واگذاشت. }

 

تصویر اریکتونیوس فرزندخوانده آتنا در کنار دختران سکروپس یا ککروپس که پدرشان نوعی پری دریایی بود : هرس، پاندروسوس و آگلوروس نام این سه پری بوده است. آتنا پسر خوانده خویش اریکتونیوس را به این سه پری سپرد تا وی را بزرگ نمایند.

{برخی از نویسندگان عقیده دارند که اریکتونیوس، آمفیمسیون پادشاه آتن را از سلطنت محروم کرد و خود، یکی از الهه های نایاد، یعنی (praxithea) را به ازدواج درآورد. (همسر ارکته نوهٔ اریکتونیوس هم همین نام را داشت)
از این وصلت، پاندیون متولد شد که به جای او بر تخت سلطنت نشست. اختراع ارابه چهار اسب، استفاده از نقره در آتن، و تشکیل پانانته، عید آتنا، در اکروپل را به وی نسبت می دهند. پاره ای از این ابتکارات، به نوهٔ او، اراکته نیز نسبت داده می شود. } (فرهنگ اساطیر یونان و رم پیرگریمال صفحات ۲۹۲ و ۲۹۳)

تصویر شخصیت خبیث کارتون زیبای خفته در کنار مجسمه آتنا ربه النوع خرد در یونان باستان
این شخصیت خبیث از تلفیق نیکس یا آچلیس با آتنا بوجود آمده است.
آتنا جزو ایزدان المپی است و تولد وی پس از ائوس (سپیده دمان) است بنابراین نمی تواند دشمن ائوس باشد. ضمن اینکه شخصیت آتنا در اساطیر یونان منفی نیست. اما انجمن های مخفی تعمدا داستان های آتنا و پسر خوانده اش اریکتونیوس را در داستان گل سرخ وارد نمودند. در اسطوره می خوانیم که آتنا اریکتونیوس را در سبدی می گذارد و به سه پری که دختران سکروپس هستند می سپارد. و این شباهت به داستان زیبای خفته دارد که ارورا به سه پری سپرده می شود تا توسط آنان بزرگ شود. در سایت ویکیپدیای انگلیسی در مدخل اریکتونیوس آمده که《آگلوروس و هرس(دو تن از دختران سکروپس) در جعبه را باز کردند. کلاغی آنها را دید که جعبه را باز کردند و به مکان آتنا پرواز کرد تا به وی بگوید》و این مشابه روایت زیبای خفته است که کلاغ مکان ارورا را پیدا می نماید و به خبیثه اطلاع می دهد. از سویی پیشتر گفته شد که آتنا با بافندگی ارتباط دارد و شخصیت خبیث زیبای خفته نیز وی را توسط دوک نخ ریسی به خواب عمیق فرو می برد.

همچنین اگر دقت نمایید در تصاویر همواره آتنا نیزه ای در دستان خویش دارد. و شخصیت خبیث زیبای خفته نیز عصایی دارد. آتنا همواره با جغد و یا موجودی فرشته یا پری مانند کوچک به تصویر کشیده می شود که بر دستان وی می نشیند. شخصیت خبیث زیبای خفته نیز کلاغی دارد که بر دستان وی می نشیند. آتنا در نگاره ها همواره لاغر اندام و بلند بالا است. شخصیت خبیث زیبای خفته نیز بلندبالا و لاغر اندام است. همچنین آتنا در بسیاری از نگاره هایش با کلاه خودی نشان داده شده که دو بر آمدگی به مثابه دو شاخ بر روی آن قرار دارد. و شخصیت خبیث زیبای خفته نیز با دو شاخ به تصویر کشیده شده است!
شباهت دیگر شخصیت خبیث داستان زیبای خفته به آتنا کاخ و قلعه شخصیت خبیث است که در نقطه ای بلند قرار دارد. معابد آتنا نظیر پارتنون در شهر آتن نیز در بلندترین نقطه شهر آتن بنا شده بود. همچنین در اساطیر آتنا ربه النوع خرد و باکره است. و گاه آتنا بدلیل باکرگی و غلبه خردش بر احساسش در نظر بعضی ها فاقد احساس دانسته می شد. شخصیت خبیث زیبای خفته نیز مجرد و تنها است و به نظر پریان داستان احساس و عشق ندارد و بدین خاطر خوشبختی را حس نمی نماید.

 

تصویری خیالی از ی یک نایاد naiad

می دانیم که پسرخوانده آتنا اریکتونیوس به پادشاهی یونان باستان می رسد و کیش آتنا را ترویج می نماید. همچنین می دانیم که وی با praxithea که از نایادها است ازدواج می نماید. نایادها نوعی و یا نژادی از پریان می باشند که با آب های شیرین مرتبطند و در کنار رودخانه ها و چشمه ها و برکه ها و تالاب ها زندگی می نمایند. نایادها بعضا موکلین و نگهبانان برکه ها و آبریزها و رودهای کوچک می باشند. در مورد داستان‌ عاشقانه احتمالی اریکتونیوس با praxithea چیزی نمی دانیم. اما با توجه به اینکه praxithea یکی از نایادها می باشد می توانیم حدس بزنیم که اریکتونیوس با وی در جنگل برخورد نموده باشد زیرا نایادها در برکه ها چشمه و رودها و تالاب ها زندگی می نمایند. اگر اریکتونیکس با وی در جنگل برخورد نموده باشد آنگاه بار دیگر به شباهت این داستان با بخش هایی از داستان زیبای خفته می رسیم که پرنس فیلیپ با رز (ارورا) در جنگل برخورد می نماید. و شاید آتنا مادرخوانده اریکتونیوس نسبت به ازدواج فرزندخوانده خویش با praxithea نظر مثبتی نداشته است. و این‌ مسئله نیز در زیبای خفته بازتاب یافته است.

 

 

زیبای خفته بخش سوم

شخصیت خبیث زیبای خفته شنلی به تن دارد. آتنا نیز در اساطیر با کشتن پالاس، شنلی از پوست وی برای خود درست نموده بود. همچنین شخصیت خبیث زیبای خفته با عصای خویش هنگام عصبانیت برق ایجاد می نماید. آتنا نیز ایزد جنگ و برق بود.

در کارتون زیبای خفته نیز به مانند بسیاری از آثار غربی رنگ سبز به عنوان رنگ اهریمنی نشان داده می شود. درست است که طیف خاصی از رنگ سبز جزو رنگ های اهریمنی است. حتی بعضی موجودات اهریمنی استفراغی سبز رنگ ( به رنگ همان طیف خاص سبز) دارند. اما اینکه چرا در اکثر آثار غربی تنها رنگ سبز به عنوان سمبل نیروهای اهریمنی است خود جای سوال دارد ؟ در حالی که طیف خاصی از رنگ قرمز و طیف خاصی از رنگ آبی نیز جزو رنگ های اهریمنی می باشد. و در هالیوود این طیف های رنگی به عنوان نیروی اهریمنی کمتر نشان داده می شود! (به نظر چون سبز رنگ نور اسلام است) رنگ بنفش با طیفی از فسفری نیز در کنار رنگ سیاه، رنگی اهریمنی است که شخصیت خبیث زیبای خفته نیز سیاه پوش با رگه هایی از بنفش است که به خوبی اینجا به تصویر کشیده شده است.

در مورد ارتباط کلاغ و آتنا به وقتش توضیحاتی ارائه خواهد شد.

 

 

زیبای خفته بخش چهارم

ارورا (سپیده دم) با حضورش در جنگل در ساعات اولیه روز، آواز می خواند و اینگونه روح حیات و طراوت را در همه جانداران بر می انگیزاند و اینگونه آنان را از خواب بیدار و رخوت را از تن هایشان می زداید. این دقیقا ویژگی ای است که برای ربه النوع سپیده دم نظیر ائوس و یا اوشاس در اساطیر نقل شده است.

نکته: متاسفانه در این کلیپ این قسمت آواز خواندن ارورا در ابتدای صبح و بیداری حیوانات فاقد صدا است.

لباس شاهزاده که شنل و کلاه فریژی بر سر دارد شبیه به لباس ایزد مهر می باشد که کلاه فریژی بر سر می گذاشته و شنلی داشته است. البته در اروپا بدلیل گسترش آیین میترا، اشراف شنل به تن و کلاه فریژی بر سر می گذاشتند و اینجا به نظر نشان دهنده نکته خاصی نیست.

اگر حضور شاهزاده در جنگل و برخوردش با ارورا را بر اساس اسطوره بررسی نماییم. آنگاه اگر شوهر ارورا (ائوس) را آسترائوس (شب پرستاره) بدانیم. برخورد عاشقانه وی در جنگل آنهم در روز با سپیده دمان منتفی است. اما اگر ارورا را معادل همتای ودایی اش اوشاس بگیریم. آنگاه شوهر وی سوریا خواهد بود و برخورد در جنگل آنهم در روز با اوشاس ممکن است.

 

 

زیبای خفته بخش پنجم

همچنین می توانیم بگوییم که شوهر ارورا (سپیده دم)، آسترائوس (شب پرستاره) است. منتهی داستان برخورد ارورا با پرنس فلیپ اساسا ارتباطی به ارورا ندارد. بلکه مربوط به برخورد احتمالی اریکتونیوس با praxithea در جنگل و احتمالا در کنار چشمه یا برکه ای می باشد که praxitheaدر آن زندگی می نموده است.

همانگونه که ملاحظه می نمایید پریان هنگام استفاده از چوب جادوی خویش ابتدا تمام پنجره ها را می بندند تا روزنه ای نباشد که نور استفاده از این چوب ها به بیرون پخش شود. و اینگونه زیر دستان شخصیت خبیث(شیاطین و کلاغ) که به دنبال ارورا بودند نتوانند مکان وی را از روی نور جادوی چوب ها تشخیص دهند. اما سهل انگاری و به بازی گرفتن مسئله به این مهمی باعث شد کلاغ جای پریان و ارورا را پیدا نماید.
پیشتر در کانال مفصل درباره حفظ نور توسط مغان مهری در مهرکده ها سخن گفتیم‌ و اینکه قبالیست ها در صفد و حتی در ایران خانه هایشان به گونه ای است که پنجره هایش دو قسمتی یا دولایه است و بخش داخلی پنجره هایشان چوبی است و از داخل بسته می شود. تا نور و یا ظلمت اعمال عبادی و علوم غریبه ای آنها به بیرون درز ننماید

زیبای خفته بخش ششم

تا توسط دشمنانشان که عمدتا عارفان مسیحی و مسلمان بودند (زیرا در بین مسیحیان و مسلمانان زندگی می نمودند) اعمالشان رصد نشود و بواقع جلب توجه ننماید البته یهودیان در یک جامعه مسلمان حتی اگر از پنجره های دولایه نیز استفاده بنمایند و مشخص نباشد که خانه متعلق به یک یهودی است. اگر در آن مکان بیش از حد معمول اعمال خاص علوم غریبه ای یا عرفانی عبادی انجام شود. هم نور اعمال تا حدی خارج خواهد شد و هم نیروی اعمال قابل رصد و درک برای افراد دارای توان روحی بالا نظیر اولیای الله و سالکان توانمند و اساتید بزرگ علوم غریبه خواهد شد. یعنی اگر هر کدام از این افراد بنا به توان روحی اش، اگر در فاصله مشخصی از خانه مورد نظر قرار داشته باشند. می توانند پس از مدتی خاص بودن آن خانه را درک و دریافت نمایند و سپس با قدرت شهود مسائل درون خانه را رصد نمایند. بدین خاطر است که امروزه جهودان برای اعمال خاصشان از کنیسه های زیر زمینی با عمق بیست متر زیر زمین استفاده می نمایند.

به کلاغ و خبربردن وی دقت نمایید در داستان سلیمان نبی حشمت الله هدهد خبر خورشید پرستی بلقیس را به سلیمان(ع) می دهد.

 

 

زیبای خفته بخش هفتم

منزل اول آیین مهری کلاغ است. کلاغ پیک ایزد مهر بوده است. مغان مهری سابقا کلاغ نگه می داشتند و تربیت می کردند. آنان آواز و زبان کلاغ را درک می نمودند. کلاغ برایشان خبر می آورده است. هنوز نیز در فرهنگ عامیانه اینگونه می گویند که 《کلاغه خبر داده》

پس از دست زدن رز (ارورا) به دوک نخ ریسی و بیهوش شدنش، شخصیت خبیث، پیکر رز را به سه پری تحویل می دهد و آنان هنگامی که پیکر رز را در آغوش می گیرند. تعمدا سازندگان زیبای خفته در والت دیزنی غروب آفتاب را نشان می دهند ! چرا ؟ چون ارورا ربه النوع سپیده دمان است که پیش از طلوع آفتاب درب ورود خورشید را با انگشتان چون گل سرخ خویش به جهان باز می نماید. انگشتی که اینجا با برخورد به دوک نخ ریسی باعث شده وی بیهوش شود. این همان اسطوره کهن گل سرخ است. اینگونه سپیده دم به خواب عمیق می رود تا عاشق حقیقی اش بیاید و با بوسیدنش وی را از خواب عمیق بیدار نماید.

 

 

زیبای خفته بخش هشتم

همانگونه که پیشتر به نقل از ابوریحان بیرونی در التفهیم نقل شد. ابتدا سپیده دم به صورت عمودی طلوع می نماید که صبح کاذب است سپس سپیده دم افقی و بر پهنا طلوع می نماید و افق سرخ می شود. سپس خورشید طلوع می نماید. هنگام غروب آفتاب این قضیه برعکس است. ابتدا آفتاب غروب می نماید و افق سرخ می ماند سپس سرخی برود و سپیدی بر پهنا باقی می ماند. و چون سپیدی بر پهنا ناپدید شود. سپیدی به بالا رود. که معادل فجر کاذب بود.
در نگاه اسطوره شناسانه چون سپیده دم (ارورا) با انگشتان چون گل سرخش درب طلوع خورشید را باز می نماید. و این هنگامی است که افق پیش از طلوع آفتاب سرخ می شود. در هنگام غروب آفتاب انگشت چون گل سرخش با برخورد با دوک نخ ریسی باعث می شود وی بخواب رود. برخورد انگشت چون گل سرخ وی از نظر ما معادل هنگامی است که آفتاب غروب نموده و افق همچنان سرخ است و سرخی افق با برخورد انگشت وی با دوک از بین می رود. و سپیده دم برای آخرین لحظات دیده می شود و غروب می نماید.

دوک نخ ریسی که متعلق به شخصیت خبیث داستان است. اینجا می تواند نماد بافتن پرده شب توسط وی باشد.

 

 

زیبای خفته بخش نهم

چون ارورا (رز) به خواب فرو می رود. پریان نیز فرمانروا و همسرش و همه مردمی که به کاخ برای جشن شانزده سالگی پرنسس آمده بودند را موقتا خواب می کنند. در واقع در نگاه اسطوره شناسانه با بخواب رفتن و ناپدید شدن سپیده دمان هنگام خواب فرا می رسد و همگان به خواب فرو می روند.

شادی شیاطین جنی و رقصیدنشان به دور آتش به زیبایی به تصویر کشیده شده است. بعضی از طوایف شیاطین جنی پس از پیروزی دقیقا چنین جشن می گیرند.

توصیف شخصیت خبیث از زیبایی ارورا (سپیده دم) موهایش چون اشعه آفتاب طلایی است و لب هایش از گل رز هم سرخ تر است.

فیلیپ که در بند می افتد در واقع آسترائوس (شب پرستاره) است که توسط نیکس (ربه النوع شب) یا آشلیس (ربه النوع غبار و شب تاریک پیش از هرج و مرج) به بند افتاده است. در واقع فیلیپ یا آسترائوس آسمان شب پرستاره ای است که توسط غبار تاریک آشلیس و یا شاید نیکس پوشیده شده است و اینگونه آسمان شب پرستاره دیگر دیده نمی شود. چون وی از بند آزاد می شود. با بوسیدن ارورا وی را از خواب بیدار می نماید تا درب ورود خورشید را با انگشتان چون گل سرخ خویش باز نماید.

 

 

زیبای خفته بخش دهم آخر

🔶ارورا در بالای بلندترین بخش برج خوابیده است و جادوگر با طلسمی از آسمان بالای مه غرب در اطراف کاخ خار ایجاد می نماید. برج در اینجا به مثابه شاخه گل رز است. ارورا که در بالای برج بخواب رفته است گل رز است و خار اطراف کاخ اینجا همان خاری است که بر روی شاخه های گل رز قرار دارد. در اساطیر گل رز ابتدا بدون خار بود و سپس توسط نیروهای اهریمنی خاردار می شود. بخواب رفتن ارورا و سپس بیداری اش را می توان به جمع شدن بعضی گل ها در هنگام شب و سپس باز شدنشان با سپیده دم و وارد شدن قطرات شبنم به درونشان مشابه دانست. در کارتون به زیبایی نشان داده می شود که با بیداری سپیده دم. همه مردم بار دیگر بیدار می شوند. و رقصیدن ارورا و شاهزاده فیلیپ (آسترائوس) را می توان به آخرین لحظات حضور آسمان پرستاره پس از طلوع سپیده دم در بین الطلوعین تشبیه نمود. یعنی هنگامی که سپیده می دمد و هنوز ستارگان در آسمان دیده می شود زیرا خورشید هنوز طلوع ننموده است و هوا چندان روشن نشده است.

گفته شد در اساطیر ودایی همسر اوشاس(سپیده دم) سوریا (خورشید) است. می توان داستان را با سوریا دانستن فیلیپ هم تفسیر نمود.

ادامه دارد….

منبع:eitaa.com/soltannasir

این مطلب را نیز بخوانید

توصیه هایی برای ایام حنوکا

{ توصیه هایی برای ایام حنوکا } شروع حنوکا جشن ملی (غیر دینی و غیر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + 2 =