مدرار سایتی برای فهمیدن
بر طبق آمارها در سال ۱۸۸۱ میلادی شهرستان نقده که تپه حسنلو در آن قرار دارد ۶۰ خانوار یهودی داشت که حدوداً ۳۶۰ نفر میشدند و تا سال ۱۹۰۱ میلادی جمعیت آنان به ۸۰۰ تن افزایش پیدا کرد که بعدها همه آنان به اسرائیل مهاجرت کردند. (ما هم باور کردیم😊)
خواننده گرامی توجه نماید که در سال ۱۹۰۱ یعنی بیش از یک قرن پیش در شهرستان کوچکی به مانند نقده ۸۰۰ نفر یهودی زندگی می نمودند که جمعیت بسیار زیادی است و شاید یک پنجم یا یک ششم جمعیت آن زمان شهرستان نقده بوده باشد. برای مثال جمعیت شهر نقده در سال ۱۳۵۰ خورشیدی معادل ۱۹۷۱ میلادی در حدود بیست هزار نفر گزارش شده است. بنابراین بعید است که جمعیت شهر نقده هفتاد سال پیش از این تاریخ بیش از چهار یا پنج هزار نفر بوده باشد. مسلماً این تعداد یهودی در آن منطقه عادی نبوده است. و بعید است که این جمعیت انبوه از یهودیان یکدفعه پس از تشکیل رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی اسرائیل به آن سرزمین کوچ نموده باشند. حداقل آمارهای میدانی ما نشان می دهد که اینگونه نیست و هم جمعیتی بهایی و هم یهودی مخفی در استان آذربایجان غربی زندگی می نمایند.
نکته ۱ از ۹: خواننده گرامی توجه فرماید که جمعیت هشتصد نفری یهودیان در سال ۱۹۰۱ در شهرستان نقده غیر از جمعیت ۲۸۰۰ نفری یهودیان در حدود سال ۱۹۰۳ در ارومیه است که فاصله بسیار کمی با نقده دارد.
اما اینجا فقیر قصد دارم مختصری در مورد شخصیت مناخیم بن سلیمان یا داود الروی (داود الراعی) «דוד אלרואי» سخن بگویم. شخصیتی که خود وی و میراثش برای حلقه های قبالای یهود و انجمن های مخفی مهم است. داود الروی (الراعی) در قرن دوازدهم میلادی (حدود ۱۱۶۰ میلادی) در یک خانواده یهودی در شهر حمدیه متولد شد.
حمدیه شهری در اقلیم کردستان عراق است که امروزه به نام عمادیه وبه زبان کُردی ئامێدی نامیده می شود. الروی (الراعی) در یشیوای بغداد تحصیل کرد و به زبان های عبری و عربی و آرامی تسلط کامل داشت. وی علاوه بر تحصیلات دینی به تعلیم علوم غریبه و خفیه نیز پرداخت و در این علوم به موفقیت های بزرگی دست یافت. وی به دلیل همین موفقیت ها و توانایی های ماوراالطبیعیه ای که بدان دست یافته بود. ادعای ماشیح بودن کرد و سعی نمود برای یهودیان کشوری را به پایتختی قدس شریف (اورشلیم) تشکیل دهد. وی سفرهایی به مناطقی در ایران امروزی انجام داد و طرفدارانی نیز در بین یهودیان ایران علی الخصوص یهودیان آذربایجان و قفقاز پیدا کرد. مهمترین شهرهای محل تبلیغ وی در آذربایجان شهرهای ارومیه، تبریز و خوی و مراغه بود. نکته جالب در مورد الراعی این است که وی را احیا کننده ستاره داود می دانند. اهمیت الروی (الراعی) برای صهیونیست ها تا آنجاست که امروزه خیابانی در شهر تلاویو در رژیم غاصب صهیونیسمی اسرائیل به نام وی است. (خواننده عزیز توجه داشته باشد که وی به دروغ ادعای ماشیح بودن نمود و علی القاعده یک ماشیح دروغین نباید آن درجه از اهمیت را داشته باشد که خیابانی به نام وی باشد چنانچه مهدیان دروغین بسیاری در تمدن اسلامی قیام هایی را در طول تاریخ انجام داده اند اما امروزه به فراموشی سپرده شده اند و برای شیعیان اهمیتی ندارند تا خیابانی به نامشان کنند.) همچنین باید بدانیم که بنجامین دزرائیلی نخست وزیر یهودی الاصل بریتانیا (۱۸۰۴, ۱۸۸۱ میلادی) کتابی در شرح زندگی داود الروی (الراعی) نوشته است. مهمترین منبعی که در آن به گوشه هایی از زندگی داوود الروی (الراعی) اشاره شده است. کتاب سفرنامه رابی بنیامین تودولایی است. رابی بنیامین یک ربای یهودی اسپانیایی است که در قرن ششم هجری اندکی پس از قتل داود الراعی به سرزمین های اسلامی سفر می نماید و در کتاب خویش به بخشی از داستان الراعی که از مردم یهودی بلاد اسلامی شنیده بود اشاره می نماید. به فقرات زیر از کتاب سفرنامه رابی بنیامین تودولایی توجه فرمایید :
{ از آن جا (ملاحد) تا حمدیه (شهری در اقلیم کردستان عراق ) پنج روز راه است. منطقه یهودی نشین آن از ۲۵۰۰۰ یهودی تشکیل شده و در کوه های هفتان در مرز تیسفون قرار دارد. از آنجا تا گیلان ۲۵ روز راه است. بیش از صد منطقه یهودی نشین دارد. آنها از نسل اولین یهودیان تبعیدی اند که شلمنصر آن ها را به این منطقه راند. به زبان آرامی صحبت می کنند عالم مذهبی در میان آن ها زیاد است. آن ها تحت حکومت پادشاه ایران اند و مانند سایر یهودیان تحت فرمان امپراطوری باید مالیات سالیانه بپردازند. حاکم هر منطقه که نماینده پادشاه است مالیات ها را جمع آوری می کند. مالیات برای هر نفر از سن پانزده سالگی یک سکه ی طلای امیری معادل ۱/۵ سکه ی طلای مارابدی است. }
ادامه دارد ….
